چتــــــــــــروم آفلایــن

Real Feeling

Real Feeling

پسر دایی
کاربر فعال
:|:32:
 
Real Feeling

Real Feeling

پسر دایی
کاربر فعال
مسخره است. اینجا در اتاق کوچکم مینشینم. کسی از من چیزی نمیداند. اینجا مینشینم و هیچ هستم. با این همه این هیچ، در بعدازظهر کسالت بار میاندیشد و میاندیشد و میاندیشد: آیا ممکن است آدم تاکنون هیچ چیز واقعی و مهم ندیده، نشناخته و نگفته باشد؟ آیا ممکن است آدم هزاران سال وقت مشاهده، تفکر و نوشتن داشته باشد و بگذارد آن هزاره ها همچون زنگ تفریح مدرسه بگذرد؟ آری ممکن است. آیا ممکن است که آدم با این همه اکتشافات و پیشرفتها، این همه فرهنگ، دین و خرد جهانی در همان زندگی مانده باشد؟ آیا ممکن است کل تاریخ جهان سوءتفاهمی بیش نبوده باشد؟ آیا ممکن است که گذشته دروغین باشد، چرا که همیشه از انبوه آدمهایش گفته شده، درست مثل اینکه به جای سخن گفتن از کسی که همه گرداگردش ایستاده اند، سخن از گرد آمدن انسانها به دور او گفته شود؟ آری ممکن است. آیا ممکن است یادآوری کرد که هر کس در واقع برآمده از همه آنهایی است که پیش از او بوده اند، و از این رو با دانستن این موضوع نباید بگذارد دیگران او را به اندیشه ای جز این وادار کنند؟ آری ممکن است. آیا ممکن است آدم از دخترهای جوانی که به هر رو زنده اند، هیچ نداند؟ آیا ممکن است کسی بگوید "زنها"، "کودکان"، "پسرها" و گمان نبرد که از دیرباز این واژه ها صیغه جمع ندارند بلکه مفردهای بیشمارند؟ آری ممکن است. آیا ممکن است کسانی باشند که بگویند "خدا" و مرادشان مفهومی مشترک باشد؟ آیا ممکن است باور کرد که آدمی میتواند خدایی داشته باشد، بی آنکه از او استفاده کند؟ آری ممکن است. اما اگر همه اینها ممکن باشد یا حتا اگر شباهتی به امکان داشته باشد پس باید اتفاقی بیفتد.


کتاب: دفترهای مالده لائوریس بریگه
راینر ماریا ریلکه
 
Real Feeling

Real Feeling

پسر دایی
کاربر فعال
رها کن سنگ گوشه گورستان مرا من آنجا نیستم!
 
M.Bagheri

M.Bagheri

مدیر کل تالار
مدیریت کل تالار
:)
 
NIKE

NIKE

پکر!؟
مدیر بازنشسته
مگه داریم!
 
RAHA

RAHA

عمه برادرزاده
مدیر بخش
نه
 
Real Feeling

Real Feeling

پسر دایی
کاربر فعال
هديه ام از تولد
گريه بود
خنديدن را تو به من آموختی
سنگ بوده ام
تو كوهم كردی
برف بوده ام
تو آبم كردی
آب می شدم
تو خانه دريا را نشانم دادی
می دانستم گريه چيست
خنديدن را
تو به من هديه كردی...
 
Real Feeling

Real Feeling

پسر دایی
کاربر فعال
به باران نمی رسد
دست آب
رودهاخشکیده
و
ماهی ها
دود می شوند
لب ساحل
تندیس بطالت کلبه
روییده
آه
هیچ کس
سرور شنبه های سبز را
به آغاز نمی برد
 
M_A_Qolami

M_A_Qolami

-
مدیر ارشد تالار
17268_408.jpg


عشق بازيش از آن حال و هوايش پيداست
حضرت زينب کبري خودش اقيانوسيست
گرچه چشمان پر از گوهر نابش درياست
اگر عباس علمدار صف کرب و بلاست
از ازل تا به ابد پرچم زينب بالاست
مادري کرد براي سه امامش زينب
پس ولايت به پرستاري او پا برجاست
سوره ي مريم قرآن نمي از تفسيرش
وسعت روح بزرگش چقدر نا پيداست
بهترين خوبترين خواهر دنيا آمد
حضرت فاطمه ي ديگر دنيا آمد

میلاد بانوی عشق و مهربانی ، اسوه ی شکیبایی و بردباری بر تمام رفقای گلم ، مخصوصا پرستارای عزیز مبارک :wink:

" کلّنا عبّاسُکِ یا زینب"

 
RAHA

RAHA

عمه برادرزاده
مدیر بخش
ولادت حضرت زینب(س) مبااااااااارک
پرستار هم که نداریم که تبریک بگیم
ولنتاین هم پیشاپیش مبارک
 
متن زیبا برای فرزند پسر - متن زیبا برای فرزند دختر - متن ادبی درباره برادر - کابل شارژر سامسونگ- خرید قاب گوشی- جواب آمیرزا- اسکرین شات سامسونگ - فلش کردن گوشی - اروس دیجیتال - قاب گوشی A54 - قاب گوشی s23 ultra -
بالا