« لشکرکشی آمریکا به منطقه باعث قدرتمندتر شدن ایران شد

[P@rtiz@n]

​

​

فرمانده نيروي دريايي ارتش با اشاره به مطرح شدن موضوع برقراري خط تماس اضطراري ايران و آمريکا، گفت: ما نيازي به برقراري خط تماس اضطراري با آمريکا نداريم.


امير حبيب الله سياري فرمانده نيروي دريايي ارتش طي گفتگويي با اشاره به مطرح شدن موضوع برقراري خط تماس اضطراري ميان ايران و آمريکا از سوي اين کشور، اظهار داشت: ما نيازي به برقراري چنين خطي نداريم.


وي طرح اين سوال که آنها در اين منطقه چه کاري دارند، افزود: اين منطقه مربوط به کشورهاي آن است و کشورهاي منطقه خودشان قادر به تامين امنيت آن هستند، بنابراين ما نيازي به برقراري اين ارتباطات نداريم.


* خطوط مواصلاتي همه کشورها در خليج عدن به خطر افتاده است


وي با اشاره به مأموريت ناوگروه هاي ايران در درياهاي آزاد، گفت: هدف از انجام اين مأموريت حضور در آبهاي آزاد براي به اهتزاز درآوردن پرچم جمهوري اسلامي ايران، حضور در درياهاي آزاد و گشت اطلاعاتي عملياتي به منظور تأمين خطوط مواصلاتي است.


سياري ادامه داد: امروزه با توجه به پديده شوم دزدي دريايي در خليج عدن، خطوط مواصلاتي همه کشورهايي که صادرت و وارداتشان از اين منطقه بسيار حساس است به خطرافتاده است.


فرمانده نيروي دريايي ارتش تصريح کرد: همه کشورها منافعي را در درياها دارند و ما هم مثل همه کشورهاي دنيا در آبهاي آزاد منافعي داريم که از جمله آنها برقراري امنيت خطوط کشتيراني است و ما هم بايد بتوانيم از اين منافع خود دفاع کنيم.


سياري در ادامه تاکيد کرد: حضور در درياهاي آزاد مثل بقيه کشورهاي دنيا حق ايران است.


* حضور در اقيانوس اطلس حق ماست


وي که با شبکه خبري العالم گفتگو مي کرد، درخصوص سئوال هاي مطرح شده از سوي برخي مبني بر دليل حضور نيروي دريايي ايران در آب هاي اقيانوس اطلس که نزديک به آمريکاست، خاطرنشان کرد: همه کساني که درياها و اقيانوس اطلس را مي شناسند، مي دانند که اقيانوس اطلس گستره اي از آبهاي دنيا است، چه کسي گفته است هر کسي که در آب هاي اقيانوس اطلس باشد به مرزهاي آمريکا نزديک شده است، ما مي توانيم در همه مناطق اقيانوس اطلس حضور داشته باشيم، هر کشوري مرز دريايي و آبهاي سرزميني دارد و ديگر کشورها مجاز نيستند به آنها رفت و آمد کنند، ولي بقيه آب ها، آ بهاي آزاد است.


* ارتش و سپاه اجازه نزديک شدن هيچ ناو و زيردريايي به آبهاي ايران را نمي دهند


سياري با اشاره به برخي خبرهاي منتشر شده مبني بر ورود زيردريايي هاي رژيم صهيونيستي به خليج فارس، تاکيد کرد: اطمينان مي دهيم در محدوده دريايي که متعلق به جمهوري اسلامي ايران است، هرگونه تحرک و جابجايي سطحي زير سطحي و پروازي حتما رصد مي شود و امکان ندارد که کسي بتواند در منطقه اي حضور پيدا کند و از چشم ما دور بماند.


وي در ادامه افزود: هم نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران و هم نيروي دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در آبهاي جنوب کشور از منطقه فاو تا انتهاي مرز جمهوري اسلامي ايران تا بندر پسا بندر و منطقه دريايي عمان، بر منطقه دريايي ايران تسلط کامل دارد و به هيچ وجه اجازه نزديک شدن يا حضور ناو يا زيردريايي کشوري به اين منطقه را نمي دهند.


شوراي روابط خارجي آمريکا در گزارشي نوشت که کارشناسان بر اين باورند جنگ افروزي هاي آمريکا در کشورهاي افغانستان و عراق، که باعث حذف بزرگ ترين و اصلي ترين دشمنان ايران شد، باعث ارتقا و افزايش قدرت ايران در منطقه شده است.
به گزارش فارس، «شوراي روابط خارجي» در گزارشي به قلم «جايشري باجوريا» مي نويسد: «همزمان با خيزش هاي گسترده کشورهاي منطقه خاور ميانه – که به صحنه رقابت براي نفوذ قدرت ها در منطقه تبديل شده است – موقعيت نظام هاي ديکتاتوري قديمي رو به تزلزل گذاشته است. ايران به کشوري محوري و مرکزي در تمامي اين اتفاقات تبديل شده است که توجه خود را معطوف مسائلي نظير باقي ماندن بر مسند قدرت هم پيمانان تحت فشار خود در سوريه، نقش کشور عربستان سعودي در تحولات کشور بحرين و جابجايي قدرت در کشور مصر کرده است؛ مصري که مدت ها رقيب ايران در منطقه به حساب مي آمد.


*موضوع اصلي، موازنه راهبردي قدرت در منطقه است


"رابرت مالي" کارشناس منطقه خاورميانه مي گويد: "موضوع اصلي، موازنه راهبردي قدرت در منطقه است." دولت عربستان از ترس جابجايي فرقه اي قدرت، نيروهاي نظامي خود را براي پشتيباني از اقليت مذهبي سني به بحرين فرستاده است و معتقد است تهران مسئول هدايت تظاهرات گسترده کشور بحرين است تا از روي کار آمدن حزب شيعه اين کشور پشتيباني کند؛ حزب شيعه اي که در کشور بحرين اکثريت حزبي و مذهبي را به خود اختصاص داده است. "کريستوفر بوکک" از سازمان اوقاف "کارنير" مي گويد: "در بسياري از کشورها، جنگ بين ايران و عربستان سعودي به عنوان جنگ بين وکيل مدافعان شناخته شده است. «در ميان اين ترديد، اين سوال باقيست که اين خيزش ها و انقلاب ها چه تاثيري روي مسائل داخلي ايران گذشته است و اينکه آمريکا، تا چه اندازه مي تواند براي توقف برنامه بحث برانگيز هسته اي تهران، ايران را تحت فشار قرار دهد؟ بسياري از کارشناسان نگران اين هستند که سقوط حکومت هاي عرب طرفدار سياست هاي آمريکا در منطقه، جسارت عرب هاي منطقه خاور ميانه، خشم آنها از دولت اسرائيل، برخورد خصمانه آنها نسبت به سياست هاي خارجي آمريکا، و بيشتر شدن جرات و جسارت شيعيان مي تواند در ارتقاي جايگاه ايران در منطقه کمک زيادي کند و تلاش هاي آمريکا براي صف آرايي مجدد کشورهاي منطقه عليه برنامه هاي هسته اي ايران را تحت تاثير خود قرار دهد.


* پس از تجاوز نظامي آمريکا به منطقه، ايران به قدرتي تاثيرگذار تبديل شد


پس از آغاز خيزش هاي خاورميانه در ماه ژانويه، پيش بيني مي شد که ايران مي تواند در موضوع عدم ثبات در منطقه، بزرگ ترين ذينفع باشد. بسياري از کارشناسان بر اين باورند که جنگ افروزي هاي آمريکا در کشورهاي افغانستان و عراق، که باعث حذف بزرگ ترين و اصلي ترين دشمنان ايران – يعني همان صدام حسين و گروه تروريستي طالبان – شد، باعث ارتقا و افزايش قدرت ايران در منطقه شده است. دولت ايران از بالا رفتن قيمت نفت نيز سود برده است؛ افزايش قيمتي که به علت خيزش هاي اخير منطقه بوده است و تاثير تحريم هاي بين المللي را تحت شعاع خود قرار داده است. بسياري از تحليل گران سياسي بر اين باورند که کنترل ايران بر روي بازيگردانان منطقه مانند "گروه حزب الله" کشور لبنان و "گروه حماس" کشور فلسطين نيز مي تواند تاثير پذيري اين کشور در منطقه را در آينده استحکام بيشتري بخشد. »اد حسين «در همين ارتباط مي نويسد: "اگر اين دو گروه با يکديگر همکاري کنند (که در صورت لزوم، امکان آن وجود دارد)، مي توانند حمايت هايي سياسي را از کشورهاي جهان عرب و از طريق مخابره ي برنامه بر روي شبکه هاي رسانه اي خصوصي، به نفع ايران جمع آوري کنند".


* با توجه به مشکلات موجود، ايران مي تواند هدف بعدي خيزش ها باشد


البته، حمايت و پشتيباني ايران از دولت رئيس جمهور بشار الاسد در سوريه، سياست هاي داخلي بهم ريخته و آشفته ي اين کشور، و سرکوب تظاهرات رهبران مخالف دولت در سال ???? و بهار سال جاري، قدرت و نفوذپذيري ايران در بهره برداري از خيزش هاي کشورهاي عربي را محدود کرده است. به اعتقاد برخي تحليل گران، با توجه به افزايش تعداد جوانان کشور ايران و افزايش ميزان بيکاري، اين احتمال وجود دارد که تظاهرات ضد دولتي منطقه به اين کشور نيز کشيده شود، چرا که اين کشور نيز شرايطي مشابه با کشورهاي منطقه ي خاور ميانه دارد و با برآشفتگي اوضاع دست و پنجه نرم مي کند. "عليرضا نادر" از اعضاي موسسه "رند" مي گويد: "جنبش نافرماني و سرپيچي مدني بسيار قدرتمندي در حال گسترش در کل کشور است که به واسطه مسائل زيست محيطي، اقتصادي و اجتماعي پديد آمده است؛ جنبشي که ممکن است کنترل آن دشوارتر از سرکوب «جنبش سبز» مخالفين دولتي ايران در سال ???? باشد".


* آمريکا مي تواند با تثبيت روابط با کشورهاي عربي، نقش ايران را کم رنگ تر کند


کارشناس مسائل خاورميانه ولي نصر در يک کليپ تصويري – که بخشي از سري جديد برنامه هاي محاوره اي با عنوان «راهنماي بحران: کشور ايران «است و بر روي سايت» شوراي روابط خارجي قرار داده شده است – مي گويد: براي اينکه «جنبش سبز» ايران به عاملي براي تغيير حکومت بدل شود، بايد تغييراتي بنيادي و اساسي در ساختار خود ايجاد کند و با تجديد قوا، به جنبشي تبديل شود که توانايي به چالش کشيدن ساختار کنوني دولت ايران را داشته باشد. «در همين ارتباط، "ري تکيه" در روزنامه ي واشنگتن پست مي نويسد: جنبش سبز ايران بايد نسبت به بيداري هاي کشورهاي جهان عرب و چالش هاي آن واکنش نشان دهد و اعتراض خود را از تقابل با دولت ايران در خيابان ها براي نامشروع خواندن اين حکومت، فراتر ببرد.


*دولت آمريکا بايد ايران را از بهره برداري از شرايط جديد محروم سازد


«مارک لينچ» از «مرکز امنيتي نيو امريکن» مي نويسد: «دولت آمريکا بايد سياست هاي منطقه اي خود را دنبال کند؛ سياستي که همسو و هم جهت با قدرت هاي نوظهور و قدرتمند مردمي جهان عرب باشد و ايران را از بهره برداري و استفاده از منطقه ي جديد، محروم سازد. اين مي تواند سياست درست آمريکا باشد.»


* واشنگتن بايد روابط خود را با کشورها و جوامع عرب گسترش دهد


در حوزه سياست خارجي نيز «داليا داسا کايه» و «فردريک وري» پيشنهاد مي کنند: واشنگتن بايد روابط خود را با کشورها و جوامع عرب گسترش دهد. آمريکا مي تواند با کمک به ايجاد فرصت هاي اقتصادي و تثبيت روابط سياسي، نه تنها تاثير پذيري ايران و ديگر گروه هاي افراطي منطقه را کمتر کند و شرايط زندگي و معيشتي مردم منطقه را بهبود بخشد، بلکه با توسعه همکاري هاي نظامي و ايجاد بلوک هاي ساختگي، تدابير بازدارنده بسيار ساده اي را وضع کند.
​

​