Java.Her
گیمر تالار !!!!؟!
کاربر ماندگار
به نام یزدان پاک
در این قسمت از پرونده ی بازی قصد داریم اطلاعاتی کامل در مورد یکی از بازی های پر طرفدار این روزها و حقایق پشت پرده ی آن در اختیار شما قرار دهیم ، امید است که بتوانیم رضایت شما را جلب کنیم
بررسی داستان بازی و تاریخ (Assassins Creed/ گروه حشاشین )
1/برای دانلود PDF پرونده ی بازی کلیک کنید :
pdf پرونده ی بازی
2/ مشاهده ی تریلر پرونده ی بازی: (برای تماشای کامل ویدیو کلیک کنید سپس آن را توقف داده و تا تکمیل شدن آن شکیبا باشید )
[APARAT]8aBSV[/APARAT]
تاریخ فرقه ی اسماعیلیه (مطالبی که در این قسمت ذکر می شوند بر اساس حقایق تاریخ ایران هستند و ما در اینجا فقط به نقل آنها می پردازیم ، قصد ما صرفاً اطلاع رسانی است.)
اسماعیلیه که در ایران با نام باطنیه هم شناخته میشوند گروهی از شیعیان بودند که در دوران حکومت سلجوقیان می زیستند؛ در آن زمان حکومت ایران دارای استقلال کامل نبودو به وسیله ی خلفای بغداد و دست نشاندگان آنها اداره می شد ؛پس حکومت بر مردم ستم می کرد و جان ومال مردم را مورد تجاوز قرار می داد و مردم هم که از پیشینه ی تاریخی خود (قبل از هجوم اعراب) بی اطلاع بودند حکومت را بر حق می دانستند!
اما در اَلَموت که منطقه ای حاصل خیز بود و مرکز باطنیه محسوب می شد اوضاع متفاوت بود. برخی از بزرگان آنهادر تواریخ کشورهای دیگر(از جمله یونان) در مورد ایران جست و جو کردندو دریافتند ایران در گذشته چه عظمتی داشته است و چه قوم بزرگی در کشورهایی که امروز با اسامی مختلف شناخته می شوند زندگی میکرده اند .آنها دریافتند که ایرانیان تحت نفوذ و سلطه ی مادی و معنوی قوم عرب قرار دارد و این اوضاع باید تغییر کند ! پس تلاش های بسیاری برای تبلیغ این تفکر انجام شد ؛سرانجام باطنیه در ایران با حسن صباح به قدرت رسید فردی که عقیده داشت برای رستگاری ایرانیان قیام کرده است. اما این مردمان مُلحد(بی دین) خوانده شدند ، از جامعه طرد گشتند و هرجا که قدرتی نداشتند کشته شدند ...
اما این مانع آن ها نشد، باطنیان عقاید خود را مخفی می کردند ، تقیّه انجام می دادند و فدائیانی را آموزش دادند تا اهدافی که برای آن ها مشخص می کنند را به هر نحو ممکن به قتل برسانند(چه با تعقیب و گریز ، چه با تغییر ظاهر و غافلگیر کردن دشمن و چه با پریدن از بام خانه ها) حسن صباح معتقد بود که تبلیغ آنها تا زمانی که با شمشیر همراه نباشد نتیجه ای نخواهد داشت ؛ این شد که پس از مدتی فرمان (قیامه القیامه) صادر شد و باطنیان عقاید و دین خویش را آشکارا به همه بروز دادند و در صدد گرفتن قدرت از دست حکومت بر آمدند که در قسمتهایی هم موفق به اینکار شدند . بعد از آن درگیری بین سلجوقیان وباطنیه شدت یافت که هر دو طرف متحمل پیروزی ها وشکستهایی شدند !
در هر حال دوران قدرت الموت که از قیامه القیامه آغاز شده بود با حمله ی هلاکوخان مغول به ایران بعد از 95 سال با تخریب و قتل عامی وحشیانه به پایان رسید (گرچه باطنیان هرگز بر ایران حکومت نداشتند)؛ اما با این وجود تلاش های آنها به نتیجه رسید و زبان فارسی توسعه و گسترش یافت وعربی را کنار زد و در ایران حس میهن پرستی را که قرن ها در خواب غفلت بود را بیدار کرد .
با ویران شدن قلاع اسماعیلیه به وسلیه ی مغولها ، تاریخ مکتوب آنها از بین رفت و باعث برخی تحریفات به خصوص از طرف دشمنان آنها شد ؛ از جمله خود کلمه ی( حشاشین )که در زمان سفر مارکوپولو به ایران به صورت Assassin (در معنی قاتل) به اروپا انتقال یافت؛ در حالی که حشیش در گذشته به معنای دارو بود و بازار داروفروشان(حشاشین) در سراسر ایران وجود داشت و الموت هم که در گذشته یکی از نواحی حاصل خیز ایران محسوب می شد هم از نظر داروهای گیاهی و شیمیایی معروف بود و هم بیمارستانی بسیار معتبرداشت ؛ ولی بعدها برخی گمان کردند که حشیش در معنای امروزی داروی مخدر است و فدائیان اسماعیلیه تحت تاثیر آن به چنین اعمالی دست می زنند که ادعایی بی اساس و غلط است .
خلاصه ای از داستان بازی ( گروه حشاشین/ Assassins creed ) :
نوشته ای از: امیررضا جواهردشتی
دزموند مایلز،جوانی که بدون دلیل خاصی بازداشت می شود و به شرکتی تحقیقاتی به نام Abstergo (آبسترگو)انتقال می یابد؛ شرکتی که به وسیله ی سرمایه داران تمپلار(Templar) اداره می شود ؛ شاید نام تمپلار برای شما آشنا نباشد اما معنای آن همان فرقه ی ضاله ی فراماسونری است .تمپلارها ژنهای دزموند را مورد آزمایش قرار می دهند و بعد از اینکه درمی یابند DNA او با هدف آنها مطابق است او را وادار میکنند تا در انجام آزمایشاتی با دستگاه Animus شرکت کند، این دستگاه باعث می شود که بتوانید آنچه را که بر پیشینیان شما گذشته است و حوادث و وقایعی که برای آنها رخ داده است را بار دیگر ببینید! چراکه DNA ما نه تنها شامل حافظه ی خود ماست بلکه شامل حافظه ی اجداد ما نیز می باشد...
پس دزموند بر روی دستگاه دراز می کشد و چشمانش را می بندد و خویش را در گیر و دار جنگ های صلیبی می بیند. جایی که اروپاییان به رهبری تمپلارها بر کشورهای اسلامی حمله ور شده اند و قصد اشغال آنها و از جمله بیت المقدس(اورشلیم) در فلسطین را دارند؛ دزموند حالا یکی از اقوام بسیار دور خود را می بیند ، الطائر (ابن لااحد)،مسلمانی ایرانی و پاک سیرت است که عضوی از اساسین ها می باشد ؛ او توسط اساتید خود آموزش دیده و به درجات عالی صعود می کند و در این جنگ چندی از رهبران صلیبیون را در بیت المقدس به قتل می رساند ؛ می دانیم که مبارزات مسلمانان به فرماندهی صلاح الدین ایوبی (قهرمان ایرانی جنگها) در نهایت منجر به شکست مفتضحانه ی صلیبیون و آزاد شدن تمامی نقاط اِشغال شده می گردد اما سوال اینجاست که چرا تمپلارها باید هزینه ی زیادی را صرف تحقیق برای این موضوع قدیمی کنند ؟ جواب گوی عَدَن است .
پیش از ظهور نسل ما بر زمین انسان هایی دیگر در اینجا زندگی می کردند ، آنها پیشرفت های زیادی در علم و تکنولژی داشتند اما بر اثر حوادثی که فعلاً بر ما پوشیده است ، نابود شده اندو اما برخی از ساخته های آنها همچنان باقی مانده است ، سیب عدن که قابلیتهایی فوق العاده وبسیار عجیبی دارد از جمله ی آنها است و آنچه که نظر تمپلارها را به خود جلب کرده است توانایی کنترل ذهن ها به وسیله ی آن است . تمپلارها گروهی هستند که همواره قصد کنترل و تسلط بر سرتاسر جهان را داشته و همچنان هم دارند (لازم به یادآوری است که تمپلارها گروهی حقیقی هستند)
دزموند همچنان در حافظه ی الطائر پیش می رود و حقایق را در مورد تمپلارها و تصمیمات شیطانی آنها در می یابد؛ همچنین در می یابد که او هم توانایی هایی دارد که در وجودش پنهان است برای مثال میتوان به دید عقابی(Eagle Vision) اشاره کرد که باعث می شود درکی فراتر از آنچه می بینیدبه دست آورید ! (در این مورد من چون خودم مشتاق بودم از یک روان پزشک در این مورد سوال کردم و او امکان ایجاد چنین توانایی را در افراد بر اثر تمرینهای جسمی و ذهنی تایید کرد.) در ادامه دزموند در حالتی وهم آلود با یکی از انسانها از تمدن گذشته صحبت می کند و از حقایقی دردناک در مورد حادثه ای بزرگ که قرار است در آینده رخ بدهد با خبر می شود ، وقایعی که باید جلوی وقوع آنها گرفته شود و به همین علت است که پیام هایی از گذشتگان برای افرادی خاص بر جای مانده است .
دزموند در بند تمپلارها قرار دارد و هیچ راهی برای فرار خود نمی بیند ولی با کمال ناباوری او یکی از کارمندان شرکت به نام لوسی(Lucy stillman ) که یک عامل نفوذی است به او کمک می کند تا از Abstergo بگریزد. حالا دزموند با کسانی آشنا می شود که از معدود مبارزان علیه تمپلارها هستند.(لوسی ، شان ،ربکا و چندی دیگر)،حالا نقش او مهم تر از قبل شده است ولی بازهم عمده ی تلاشش استفاده از دستگاه Animus برای بازبینی داده هاست ،دستگاهی که تاثیرات جانبی زیادی برای آزمایش شدگان به همراه داشته است. با فرار از Abstergo بعضی از قسمتهای حافظه که اطلاعات آنها در شرکت است دیده نشده باقی می مانند اما در عوض با سرقت هسته ی مرکزی شرکت و استفاده از طرح جدید Animus دزموند چندین گام جلوتر از تمپلارها قرار دارد، او باید سعی کند که یکی از گوی های عدن را خیلی سریع بیابد ، پس به سراق حافظه ی چند نسل جلوتر می رود. Ezio Auditore da Firenze (اتزیو)که جوانی ایتالیایی است یکی دیگر از نوادگان دزموند می باشد ، ایتالیا در آن دوران در وحشت و خفقان ناشی از حکومتی ظالم قرار داشت که در حقیقت به وسیله ی تمپلارها کنترل می شد؛ اعدام پدر وبرخی از نزدیکان اتزیو باعث شد که او به مبارزان باطنی بپیوندد تا علیه ستمگران زمانه وارد جنگ شود...
در این دوران اساسین ها مثل گذشته پرقدرت نیستند و نه در گروه های بزرگ در قلعه ها بلکه در دسته های کوچک در شهرها ودهکده های مختلف پراکنده اند، دزموند با ادامه ی حافظه ی Ezio حوادث و وقایع زندگی او را یک به یک پشت سر می گذارد و می بیند که چگونه هم به وسیله ی پیشینیان مخاطب قرار می گیرد و از او خواسته می شود تا کارهایی را انجام دهد؛ در نهایت می بینیم که او چگونه یکی از گوی های عدن را می یابد ، حکومت ظلم را به همراه سایر مبارزان و قدرت گوی در رُم(Rome) شکست می دهد و چگونه در اتاقکی مخفی در زیر کولوسئوم (محل مبارزات گلادیاتورها در زمان های دور ایتالیا که ربطی به داستان ما ندارد!) یکی از گوی های عدن را پنهان میکند .
...به زمان حال بر میگردیم، دزموند به آنجا می رود ، راه مخفی را برای یافتن گوی طی میکند، بالاخره به درب کلیسایی می رسد و به همراه دوستانش وارد آنجا می شود ، در مخفی که در کف کلیسا است را می یابد ، به اتاقک مخفی میرسند و راه را باز می کنند و در حالی که دزموند نباید گوی را لمس کند به آن دست می زند (سیب عدن قدرت بسیار زیادی دارد و برای استفاده از آن باید قدرت روحی بسیار بالایی داشته باشید ،در دست گرفتن ان میتواند ناگهان در شما خشم ،نفرت و عطش قدرت را ایجاد کند.) برداشتن گوی باعث می شود که آن را فعال کند ، دزموند کنترل خود را ازدست می دهد و به دستور همان صدای آشنا، لوسی را به قتل می رساند ، سپس هر دو به زمین می افتند ؛ در حالی که لوسی می میرد و بر اثر شدت انرژی آزاد شده از گوی دزموند با یک آسیب مغزی شدید به کُما می رود ... ادامه دارد
برای دانستن ادامه ی داستان باید تا قسمت بعد منتظر بمانید
اخطار : این اثر صرفاً متعلق به پرشین بکس بوده و هرگونه کپی برداری از آن بدون اجازه ی رسمی قابل پیگرد است.
برای دانلود PDF پروندهی بازی کلیک کنید :
http://up.persianbax.ir/up2013/1360152921851.pdf
برای دانلود تریلر پرونده ی بازی کلیک کنید :
http://www.aparat.com/v/8aBSV
آخرین ویرایش: