MagicalBOY
پدر جد تالار !
مدیر بازنشسته
سه چراغ، یک زنگ و مرحوم نوذری؛ آنچه این مناظره کم داشت!/ تست هوش یا مناظره؟/ آيا حق مردم در پربينندهترين برنامه تلويزيوني اين بود؟
سوال اينجاست كه چرا صدا و سيما به جاي مناظره اقدام به پخش اين برنامههاي كمعمق و دادن تريبون به كانديداها جهت پخش شعارهاي خود كرده است و نتوانست هيچ چالش جدي بين آنها ايجاد كند..
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روز گذشته مناظره انتخاباتی برخلاف تصور و به شکلی حیرت انگیز برگزار شد. در این مناظره که با حضور 8 کاندیدا برگزار شد، رویکرد ضعیف و عجیب برنامه ریزان و طراحان این مناظره، باعث شد کاندیداهای ریاست جمهوری تحقیر شده و شعور مخاطب نادیده گرفته شود.
به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ این مناظره که هم به لحاظ شکل دکور و هم برگزاری آن بی شباهت به مسابقات تلویزیونی نبود ، باعث ناراحتی گسترده شد و البته بسیاری نیز با ارسال SMS های طنز، ناخرسندی خود را در این مورد نشان دادند و نوشتند «سه چراغ، یک زنگ و مرحوم نوذری؛ آنچه این مناظره کم داشت»
به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ این مناظره که هم به لحاظ شکل دکور و هم برگزاری آن بی شباهت به مسابقات تلویزیونی نبود ، باعث ناراحتی گسترده شد و البته بسیاری نیز با ارسال SMS های طنز، ناخرسندی خود را در این مورد نشان دادند و نوشتند «سه چراغ، یک زنگ و مرحوم نوذری؛ آنچه این مناظره کم داشت»
به عنوان يك كارشناس حوزه ارتباطات به جرات ميتوانم بگويم آن چيزي كه روز قبل به عنوان اولين مناظره تلويزيوني كانديداها صورت گرفت نوعي رفع تكليف صدا و سيما در برگزاري مناظرهها بود. مناظره اصولي دارد كه در تمام دنيا از زماني كه اولين مناظرهها در تلويزيون بين نيكسون و مخالفانش شكل گرفت تاكنون به اشكالي برگزار ميشود كه طي آنها مردم به خوبي اختلاف سليقه و حتي اختلاف عمقي بين كانديداها و ديدگاههاي مختلف را ميشناسند.
درست است كه اصول اوليه آنها، مثل بيطرفي، عدم دخالت، رعايت اصول عدالت در موضوع و زمان توسط صدا و سيما شكل گرفت (و حتي اين موارد در سال 88 به خوبي دنبال شد) اما بيان مشكلات كشور در سه دقيقه و مخالفت با آن در 5/1 دقيقه توسط رقبا نه تنها بيان اختلاف ديدگاهي را در پي نداشت بلكه فقط رفع مسووليتي بود كه از سوي صدا و سيما شكل گرفت. اين برنامه فاقد جذابيتي بود كه از قبل صدا و سيما اعلام كرده بود و ادعا ميشد يكي از بزرگترين نوآوريهاي سازمان است و بيشتر اشتراك نظر كانديداها را مشخص كرد نه اختلاف ديدگاه آنها را.
تعدد كانديداها، نبود زمان لازم و طولاني شدن بحثها بهانههايي بود كه شايد صدا و سيما را بر آن داشت كه به اين شيوه به اصطلاح مناظرهها را جمع و جور كند و البته شكل اجراي آن هم بيشتر شبيه به مسابقات هوش بود تا مناظره. نه مشكلات كشور آنقدر ساده و كماهميت است كه در دقايقي چند بتوان از ديدگاههاي مختلف آن را حل و فصل كرد و نه اهميت موضوعات آنقدر كم، كه فقط با قطع شدن صداهاي كانديداها بتوان به آن پرداخت.
مناظرهها بايد به صورت دو نفره برگزار شود تا با عميقتر شدن در موضوعات جلوي شعار دادن كانديداها گرفته شود تا واقعا به نتايج صحيح برسد. مناظرههاي سال 88 بهرغم ضعفهايش (مثل عدم دخالت مجري در بيقانونيها و هتك حرمتها و حتي عدم مداخله در موضوعات) بسيار زندهتر و جذابتر و گيراتر از اين مناظرهها يا اظهارنظرها بود.
با مناظرهها مطالب بسياري از بين اختلاف ديدگاههاي كانديداها ظاهر خواهد شد و به درك بيشتر مخاطبان در انتخاب آيندهشان كمك ميكند. در مدت كوتاه فقط ميشد به شعارها پرداخت و هيچكدام قابليت مخالفتها و روشنتر شدن ابعاد آن را نداشت.
سوال اينجاست كه چرا صدا و سيما به جاي مناظره اقدام به پخش اين برنامههاي كمعمق و دادن تريبون به كانديداها جهت پخش شعارهاي خود كرده است و نتوانست هيچ چالش جدي بين آنها ايجاد كند و آنها را به فضاي كمعمق و سطحي بكشاند؟ آيا نگرانيهاي واقعي از مواجه شدن ديدگاهها و اختلافها در بين مردم ميبود كه اگر اين باشد حق مردم است كه براي آينده و انتخاب خود و ايجاد حماسه سياسي بدانند چه تفاوتهايي وجود دارد و آنها را ريشهيابي كنند، نه اينكه فقط با برداشت سطحي چند دقيقهيي از آنها عبور كرد. آيا حق مردم در پربينندهترين برنامه تلويزيوني اين بود؟