مانگا

Sorena

Sorena

GaLaxY SolDier
کاربر تالار
کاربر فعال
مانگا 漫画Manga

برخلاف آنچه که بسیاری از مردم تصور میکنند، مانگا به هیچ یک از انواع انیمیشن، چه ژاپنی و چه غیر ژاپنی گفته نمیشود! مانگا را میتوان به انگلیسی whimsical pictures و به فارسی تصاویر خیالبافانه ترجمه کرد. اما جدای از ترجمه لغوی، مانگا را اصولا میتوان معادل انگلیسی کلمه کمیک comic دانست، به عبارت دیگر، درواقع منظور از مانگا همان داستانهای کمیک استریپ میباشد. داستانهای کمیک استریپ داستانهای مصوری هستند که بصورت کتاب های مستقل و یا در مجلات خاص به چاپ میرسند و یک داستان را در قالب تصاویر نقاشی شده متوالی، صحنه به صحنه روایت میکنند. این داستانها بر خلاف آنچه که از نامشان (یعنی کمیک) به ذهن میرسد، لزوما خنده دار نیستند. بلکه در دهها گروه و ژانر مختلف طراحی میشوند و به چاپ میرسند. آنچه را که مردم امروزه بعنوان مانگا میشناسند، در واقع فرم مدرن مانگا است که بعد از جنگ جهانی دوم در ژاپن شکل گرفت. اما مانگا ریشه ای بسیار قدیمی تر در فرهنگ و هنر ژاپن دارد. نخستین نشانه های مانگا در فرهنگ و هنر ژاپن را میتوان در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، و با انتشار کتابهای تصویرگری طراحان و نویسندگانی چون سانتو کیودن Santō Kyōden با کتاب تصویرگری هایش یعنی Shiji no yukikai-1798 و همچنین آیکاوا مینوا Aikawa Minwa با کتابش به نام Manga hyakujoجستجو کرد. امروزه مانگا به چنان صنعت پر سودی در ژاپن تبدیل شده که فقط در سال 2006، معادل 481 بیلیون ین ، یا به عبارتی 4.4 بیلیون دلار را نصیب دست اندرکاران این صنعت کرده است.


تاریخ نگاران و محققان در زمینه هنر مانگا، چهره مدرن و امروزین مانگا را به دو بخش پیش از جنگ جهانی دوم و پس از آن تقسیم میکنند. مانگای پیش از جنگ جهانی دوم تحت تاثیر فرهنگ و هنر دوران امپراطوری میجی Meiji( صد و بیستمین امپراطور ژاپن که از 1868 تا 1912 امپراطور ژاپن بود) قرار داشت. در این دوران ژاپن در حال گذر از دوران سنتی و در حال مدرنیزه شدن بود . طبعا فرهنگ و هنر ژاپن نیز از این تحولات مصون نمی ماندند. اما مانگای پس از جنگ ، به شدت تحت تاثیر فرهنگ امریکایی قرار گرفت که توسط کتابهای کمیک استریپ امریکایی، فیلمهای امریکایی و سریالهای تلوزیونی امریکایی، به ژاپن اشغال شده آورده میشدند. مانگایی که در سالهای اشغال ژاپن توسط امریکا (1945–1952) و سالهای پس از اشغال یعنی بین سالهای 1952 تا اواسط دهه 60 شکل گرفت، محصول زمانه ای بود که یک ژاپن به شدت ملی گرا در صدد بازسازی صنعتی و فرهنگی خویش برآمد.در این سالها ژاپن شاهد یک انفجار هنری و یک درخشش بی نظیر در تمام ابعاد هنر از جمله مانگا بود. درخششی که هنرمندان مانگا از جمله اوسامو تزوکا Osamu Tezuka با مجموعه کتابهای Astro Boy-پسر فضایی، از پیشتازان آن بودند.
در میانه دهه 1950 ، Astro Boy به سرعت محبوب شد و نهایتا تبدیل شد به یک پدیده فرهنگی که تا به امروز همچنان محبوب و زنده باقی مانده و پس از مدتی هم راه خودش را از دنیای کتاب و مجلات به تلوزیون باز کرد و در قالب انیمه ( انیمیشن ژاپنی) به دنیا معرفی شد. تزوکا مانگاهایش را با تکنیکی که به نام سینماتوگرافیک cinematographic شناخته میشد عرضه میکرد. در این تکنیک او ستونهای تصاویر را مانند صحنه های یک فیلم به خوانندگان کمیکش ارائه میداد و تمام جلوه های تصویری سینما ( از جمله اسلو موشن، فست موشن، زوم این و زوم بک) را در طراحی تصاویرش به کار میگرفت. این شیوه بعدها به شدت توسط دیگر هنرمندان مانگا مورد استفاده قرار گرفت. هنرمندانی مانند ماچیکو هاسه گاواMachikoHasegawa که با استفاده از تکنیک سینماتوگرافیک و با تاکید بر شخصیتها و کاراکترهای زنانه و دخترانه ، سبک مانگای دخترانه یا شوجو مانگا shōjo mangaراخلق کرد. بعدها در اواسط دهه 60 و در پی گسترش باورنکردنی استقبال مردم از مانگا، دومین ژانر اساسی مانگا، یعنی مانگای پسرانه ( شونن مانگا shōnenmanga ) با محوریت و شخصیتهای مردانه و پسرانه پدید آمد.
tezokaJPG-1.jpg


در مانگا های شوجو( دخترانه) که اغلب هم توسط هنرمندان مونث مانگا به تصویر کشیده میشوند، زنان ابرقهرمان، علاوه بر مبارزه با بدی ها و پلیدی ها، درگیرماجراهای عاشقانه نیز میشوند. از مشهور ترین هنرمندان سبک شوجو مانگا میتوان به تیم Year 24 Group اشاره کرد که در سال 1969 از گروهی از زنان هنرمند تشکیل شدند و خود را بعنوان نخستین زنان تصویرگر مانگا در تاریخ این هنر به ثبت رساندند.
در مانگا های شونن ( پسرانه) که طیف وسیعی از مخاطبین بین سنین زیر 18 سال ( shonen) و 18 تا 30 سال (sienen) را در بر میگیرد، ابر قهرمانهای مذکر درگیر ماجراهای خطرناک با چاشنی زد و خورد، کمی طنز و اندکی هم ماجراهای عاشقانه میشوند. در نخستین سالهای پس از جنگ، تم های اصلی مانگاهای شونن عبارت بودند از روباتها، موجودات فضایی، ورزشکاران و ابر قهرمانهایی که با الهام از نمونه های امریکایی مثل سوپرمن و اسپایدرمن شکل میگرفتند. علاوه بر این دو ژانر اصلی مانگا، ژانرهای دیگری هم در دنیای مانگا وجود دارند که به موضوعاتی با تمهای : ماجراجویانه، عاشقانه، ورزشی، تاریخی ، کمدی، علمی تخیلی، ترسناک ، تجاری و یا حتی موضوعات جنسی میپردازند. بیشتر مانگا های محبوب و موفق نهایتا سر از تلوزیون و سینما درمیاورند و تبدیل به انیمه میشوند. در سالهای اخیر، مانگا از چنان محبوبیت گسترده ای برخوردار شده است که مرز های ژاپن را پشت سر گذاشته و در کشورهای آسیایی مثل چین و کره، کشور های اروپایی و حتی ایالات متحده امریکا هنرمندان زیادی به تولید مانگا روی آورده اند. هنری که در دهه 1950 مستقیما از هنر عامیانه امریکایی الهام میگرفت، امروزه تبدیل به یکی از منابع اصلی الهام برای تصویرگران،انیماتورها و فیلمسازان امریکایی شده!!!

 
آخرین ویرایش:
Sorena

Sorena

GaLaxY SolDier
کاربر تالار
کاربر فعال
پاسخ : مانگا

اشنايي با مانگا

مانگاهاي ژاپني چيزي فراتر از كارتونهاي سياه و سفيد هستند.

آنها روي كاغذهاي ارزانقيمت اما با رنگهاي فوقالعاده مهيج به چاپ ميرسند. به رفتارهاي شخصيتهاي كارتوني موجود در مانگاها توجه ويژهاي اعمال ميشود و در عين حال حالات چهرههاي آنها هم از نظر شاد يا غمگين بودن بسيار مورد توجه قرار ميگيرد.

يكي از نقاط قابل توجه در مانگاها چشمهاي بسيار درشت آنهاست كه تضاد عجيبي با خالقان شرقي خود آنها دارد. سانگوهان يكي از شخصيتهاي معروف كارتونهاي مانگا كه در راه مدرسهاش پرواز ميكند در نگاه اول تفاوت چنداني با ساير شخصيتهاي قهرمان در كارتونهاي دنيا ندارد، اما در واقع طراحي او به گونهاي صورت گرفته است كه براي توليد ويديويي و يا براي مورد استفاده قرار گرفتن در بازيهاي كامپيوتري فوقالعاده مناسب است.

طنز، اكشن، آرامش و پاكي در كاراكتر او، آميزهاي پرقدرت را از او براي مخاطبان موردنظر ساخته است. اكسل پسرك يازده سالهاي كه جزو مانگاخوانهاي حرفهاي است ميگويد: "شما بايد از آخر موضوع شروع كنيد، از بالا سمت راست تا پايين سمت چپ!"

همكلاسيهاي او همه توپ اژدها (Dragon Ball) را ميشناسند البته علاقه داشتن بچهها به دانلد داك و ميكي ماوس هم ميتواند جزو استثناها باشد.

مسألهاي به نام فروش
ناشران آلماني به عنوان نمونه از فروش خوب اين نوع كتابها اطلاع دارند. آنها از سالها پيش متوجه اين موضوع شدهاند.

اهاپا يكي از ناشران آلماني كه ناشر عمده و بزرگي در حوزه كتابهاي كمدي به شمار ميآيد و ساليانه 120 عنوان كتاب در اين زمينه چاپ ميكند سالانه ميليونها نسخه از داستانهاي استريكس (جزو مانگاهاي پرفروش) را ميفروشد. اين ناشر توانسته است داستانهاي سيلرمون را هم بر مبناي هفتهاي 350 هزار نسخه بفروشد.

نكته جالب در اين زمينه اين است كه <بوركهارد ايمه> رييس انتشاراتي آيكوم ميگويد: "فروش كارهاي ميكي ماوس پايين آمده است و در حالي كه روزگاري بهترين فروشهاي آن حدود يك ميليون نسخه بود. اكنون به نيم ميليون نسخه رسيده است و همه بر اين باورند كه دوره مانگاها به عنوان يك گونه خاص پرفروش فرا رسيده است."

كارلسن از دستاندركاران ديگر حوزه كتابهاي كمدي كه در هامبورگ فعاليت ميكند ميگويد: "تا سالها پيش تنتن و پتزي جزو پرفروشترينها بودند. اما از سال 1998 به بعد توپ اژدها اوضاع را بهدست گرفت و ركورد فروشها را شكست بهطوري كه تنها در حوزه كتابهاي جلد كاغذي يا همان Paper Back توانست فروش برابر با 2/4 ميليون نسخه داشته باشد."

يواخيم كاپس كه خودش تجربه نشر دارد ميگويد: "فروش توپ اژدها به ما اين نكته را فهماند كه فقط اين محتواي خوب نيست كه ميتواند فروش را تضمين كند، بلكه ما اين نكته را هم درك كرديم كه كتابهاي كمدي، نهتنها رسانههايي مرده نيستند، بلكه بسيار با روح هم هستند. ناشران هامبورگي معتقدند هري پاتر و مانگاها ميانگين عمر مطالعه را بسيار كاهش دادهاند."

نكته جالب توجه براي ناشران آلماني اين است كه عامل 65 درصد درآمدهاي آنان كارتونها و كمديهاي ژاپني هستند. در گوشهاي ديگر از آلمان يعني در اشتوتگارت دو قهرمان ديگر يعني بتمن و سوپرمن در برابر يك مانگاي ديگر ژاپني به نام ديجي مون كم آوردند: 150 هزار فروش هر نسخه از نشريه.

اوضاع براي كتابهاي جلد كاغذي، برچسبهاي كارتونها، آلبومها و كلكسيونهاي مربوط به آنها و پوسترهاي آنها هم مشابه است. البته ديجي مون ميتواند جنبه ديگري را هم روايت كند كه اين روزها به پديده مهمي تبديل شده است.

شبكه تلويزيوني و دنياي چاپ
شبكه تلويزيوني11 RTC آلمان مجموعهاي از ديجي مون را عصرها پخش ميكند. اين وضعيت در مورد شبكههاي ديگر اروپايي هم كه كارتونهاي ديجي مون را پخش ميكنند، مصداق دارد.

يكي از كساني كه دستاندركار تبديل اين كارتونها به برنامههاي تلويزيوني است اينهارد هورست است كه خودش در اين عرصه به فليكس معروف شده است. او ميگويد: "ليآوت كار در آلمان بر مبناي كار ويديويي تعيين ميشود و سپس در اسپانيا طراحي ميشود، كار طراحي ابتدا با مداد صورت ميگيرد و سپس به استفاده از جوهر هندي ميرسد، طرحها دوباره از طريق ISPN به آلمان بازگردانده ميشوند و من اينجا با استفاده از فتوشاپ به آنها جان ميدهم.اول رنگهاي اصلي را به آنها ميدهم و سپس سايه روشنها به آنها اضافه ميشود و در نهايت رنگهاي پسزمينه به آنها داده ميشود. هدف اصلي حفظ عمق ميدان در محصول نهايي و قرار دادن كاراكترها در كانون اصلي توجهات است.تكميل يك كمدي ديجي مون ممكن است حتي تا ده روز وقت فليكس را بگيرد و حتي امروز در عصر تبادل اطلاعات كامپيوتري، باز هم براي كيفيت بيشتر، بعضي از كارها بايد دستي صورت بگيرد."

كمديها يك نيروي واقعي در بازار به حساب ميآيند. نتايج يك پژوهش تازه در آلمان حاكي از آن است كه افراد بين 6 سال تا 19 سال 12 درصد از پول توجيبي خود را خرج كتابهاي كمدي و مجلات كارتون ميكنند، ضمن آنكه پنج درصداول اين هزينه صرف خريد برچسبهاي اين نوع كاراكترها ميشود. اما آيا اين روند به قوت خود باقي خواهد ماند؟ يك پژوهش اينترنتي كه به همين پرسش پرداخته، با پاسخ مثبتي به اندازه 80 درصد پاسخدهندگان مواجه شده است.

ژاپن در تب كمديها
در ژاپن كه مهد مانگاهاست، ماهانه 2000 مانگاي جديد توليد ميشود و اين سومين منبع درآمد در حوزه درآمدهاي مرتبط با چاپ است. رقم عجيبتر اين است كه ژاپنيها ساليانه دو ميليارد كتاب و مجله مانگا ميخرند. معهذا، در اين كشور موسوم به سرزمين آفتاب تابان، مانگاها پديدهاي فراتر از توپ اژدها يا پوكهمون (كاراكترهاي ديگر) هستند. و در عين حال بايد اعتراف كرد كه توپ اژدها و پوكهمون هر دو جزو داستانهاي محبوب در اين عرصه به شمار ميآيند.
 
Sorena

Sorena

GaLaxY SolDier
کاربر تالار
کاربر فعال
پاسخ : مانگا

جامعه شناسان معتقد به وجود يك نوع فرهنگ مانگايي هستند كه در عالم واقع وجود دارد و اين متفاوت از كمديهاي ارزان قيمت و بي اهميت است. هر كس كه از ترنهاي شلوغ توكيو استفاده كرده باشد به خوبي معني اين حرف را ميفهمد. كتابهايي از اين دست نه تنها در دستان كودكان عازم دبستان و دانشجويان عازم دانشگاه ديده ميشوند، بلكه در دستان كارمندان ادارات، بانكها و مغازه ها هم به چشم ميخورند. حتي ميتوان از پديده مانگاهاي نقره اي (مربوط به سالمندان) هم حرف زد. سطلهاي انباشته از اين كتابها و مجلات در ايستگاههاي مترو هم نمادي ديگر از قدرت گرفتن اين پديده است كه البته قواعد خاص خود را هم دارد.

مانگاها آنقدر در زندگي روزمره ژاپنيها نفوذ كردهاند كه حتي روزنامه ها هم از ازدواج كاراكترهاي اين كتابها و يا از بيكار شدن آنها خبر ميدهند!

از چندي پيش مديرعامل نيسان موتورز هم به يك كاراكتر مانگايي تبديل شده است و اين البته عجيب نيست كه مقولات اقتصادي به سوژه هاي مانگايي تبديل شود.

براي مثال روزنامه ينون كيزاي از يك كاراكتر به نام شركت ژاپن در روزنامه اش استفاده كرد كه در واقع اين كاراكتر نهاد روابط آمريكا با ژاپن بود. البته موضوعات مورد پوشش در مانگاها فقط هم اقتصادي نيست و از توصيف موضوعات پيچيده علمي تا مسايل دشوار ديگر را دربرميگيرد. توان ايجاد رفتار جدي براي كاراكترهاي مانگاها يكي از اصليترين و دشوارترين وظايف براي طراحان مانگاهاست كه با كاراكترهاي مشابه آمريكايي و اروپايي كه با چند حباب در اطراف آنها (حبابهايي كه در آنها حرفهاي كاراكترها نوشته ميشود) طراحي ميشود، بس متفاوت است.

جنو ناكايا؛ مسؤول فروش و خدمات مانرولند كه در توكيو ساكن است ميگويد: "هدف مانگاها تأثيرگذاري بر كودكان از طريق انتقال ارزشهايي چون دوستي، عدالت و موفقيت است."

در كمدي ديجيمون دوستي يك پيام است كه نور طلايي ميپراكند و يا در توپ اژدها راندن با احتياط يك پيام است و به رابطه قدرت و مغز اشاره دارد و به تضاد بدنهاي قوي با مغزهاي گنجشكي. پيامهاي خردمندانه تأثيرات عميقي بر جاي ميگذارند و در خدمت خيرخواهي قرار ميگيرند. در آمريكا اگرچه كاراكترهايي چون اسپايدرمن هم حضور دارند، اما توپ اژدها و پوكه مونها هم دارند راهشان را در بازار آمريكا باز ميكنند.

نكته مهم ديگر در اين زمينه، تقليد متن نويسان و طراحان آمريكايي از شيوه هاي ژاپني توليد كارتون است. گلد ديگر (حفاران طلا) و مدرسه نينجا نمونه هاي تقليد آمريكا از مانگاهاي ژاپن به شمار ميآيند.

اما در فرانسه اين مشكل چندان جدي نيست و حوزه كمدي مثل حوزه سينما در فرانسه تحت حمايت قرار دارد. خلاقيت در بازار فرانسه به دليل سختگيريهايي كه عليه واردات فرهنگي اعمال ميشود، از حاشيه امنتري برخوردار است و به همين خاطر، بازار فرانسه از اوايل هزاره جديد دچار شكوفايي شده است.

رييس اتحاديه abcd كه اتحاديه روزنامه نگاران و منتقدان است ميگويد سال گذشته در فرانسه 1292 آلبوم كمدي جديد منتشر شده است و اين در حالي است كه در شكوفايي اواسط دهه 1980 اين رقم بين 600 تا 700 آلبوم بود.

در واقع بايد گفت محصولات كمدي فرانسوي براي فروش در بازارهاي داخلي فرانسه با مشكل مواجه نيستند و طبق آمارهاي مرتبط با تجارت كتاب در فرانسه، كتاب سيويكم استريكس توانسته است 2/2 ميليون نسخه بفروشد و جالب اينجاست كه آمارهاي مانگاها به دليل سهم اندكي كه در بازار فرانسه دارند محاسبه نميشوند.

اما از ديگر سو، طراحان آلماني روياي فروشهاي ژاپني را دارند و به هر حال بازار تصاوير در آلمان، بازار ديگري است و 95 درصد كتابهاي كارتون در آلمان وارداتي هستند.

پوكه مون
پوكه مون يك شخصيت كارتوني است كه دل بچه ها را در همه جاي جهان ربوده است. او كه ابتدا براي گيم طراحي شد، يك پسر 4 ساله است كه قدرت خارقالعادهاي دارد.

خالقان اين شخصيت يك استراتژي تهاجمي را براي بازاريابي برگزيدند و آن را در سينما و تلويزيون و به صورت پويانمايي هم ارايه دارند. كتابهاي نقاشي و كارتهاي پوكه مون هم در بازار به چشم ميخورد.

ديجيمون
ديجيمون يك هيولاي كوچك ديجيتال است. هيولاهاي بزرگتر و كوچكتر از او هم ردپاي او را تعقيب ميكنند. ديجيمونها دو نوع هستند: ديجيمونهاي خوب و ديجيمونهاي بد. اكثر آنها ميتوانند به مراحل بالاتري از تكنولوژي ديجيتال برسند.

هدف آنها نجات دنياي ديجيتال از دست قدرتهاي شرور است.

پرنسس مانگاها

روميكو تاكاهاشي اهل ژاپن، موفقترين زن در عرصه طراحي مانگاهاست. او كه اكنون 45 سال دارد از همان دوران مدرسه به تزيين مانگاها علاقه داشت و ميخواست در همين عرصه به يك هنرمند تبديل شود.

او كه طي بيست سال گذشته به طراحي مانگاها اشتغال داشته و ميليونها تن را در سراسر جهان به مانگاها علاقه مند ساخته است، در كارش از چاشني اسطورههاي چيني و ژاپني استفاده ميكند و به موضوعات روابط انساني و محيطهاي اسرارآميز ميپردازد.

روميكو تاكاهاشي كه در ميان طرفدارانش به پرنسس مانگاها شهرت دارد، در طراحي خود از ريتمي نرم و ساده برخوردار است. كاراكترهايي كه او خلق ميكند ممكن است عجيب و غريب باشند اما از اعتبار ويژهاي برخوردارند. كشمكشهاي موجود در داستانهاي او برخاسته از حسادت، غرور و سوءتفاهم است و با اين حال خواننده آثار او به ندرت در اين آثار با يك دشمن كاملاً واقعي مواجه ميشود.

پدر مانگاها
در زماني كه دانلد داك در آمريكا جزو كارهاي موفق بود اولين مانگا در ژاپن ظاهر شد كه طراح آن اوسامو تزوكا بود. او يك دانشجوي پزشكي بود و ساختهاش را به نام كيمبا، شير سفيد ميشناسيم. نام اين مانگا در زبان ژاپني <ثين تاكريما> بود.

كيمبا توانست در گام اول 400 هزار نسخه فروش داشته باشد. تزوكا پس از آنكه تحصيلات پزشكياش را به پايان برد، وقت خود را به طور دايم به خلق مانگاها اختصاص داد و اين كار منجر به خلق چند كاراكتر ديگر به نامهاي شواليهاي با روبان و پسر ستاره شد. او از آغاز دهه 1960 به پويانمايي رو آورد و تا هنگام مرگ يعني تا سال 1989 توانست 150 هزار صفحه كارتون توليد كند و پويانماييهايش هم خوراك 60 شب سرگرمي پياپي را فراهم ساخت. او به پدر مانگا در ژاپن شهرت دارد و سالني هم به نام او در شهر تاكارازوكا ساخته شده است.
 
Sorena

Sorena

GaLaxY SolDier
کاربر تالار
کاربر فعال
پاسخ : مانگا

ژانرها


Action : ژانری از مانگاها که در آن به جنگ ، خشونت و هرج و مرج پرداخته می شود.

Adventure : به ژانری اطلاق می شود که در آن شخصیت داستان به سفری می رود و یا در یک مسیری به پیش می رود.

Comedy : به ژانری اطلاق می شود که در آن به موضوعات خنده دار می پردازد و کلا داستان موضوعی شاد دارد.

Drama : به ژانری اطلاق می شود که در آن به موضوعات غمگین می پردازد و کلا داستان موضوعی حزن انگیز و غمگینی دارد.

Harem : به ژانری از مانگاها اطلاق می شود که شامل یک شخصیت مذکر و تعداد زیادی شخصیت مونث است که اشخاص مونث جذب شخصیت مذکر داستان می شوند.
به داستانی که دقیقا برعکس توضیح بالا باشد هم اطلاق می شود.

Fantasy : به ژانری اطلاق می شود که داستان آن به جادو ، سرزمین رویا و افسانه های جن و پری می پردازد.

Historical : به ژانری اطلاق می شود که داستان آن در دوران قدیم و باستانی سیر می کند.

Horror : احساسی رنج آور ، دردناک و مشمئزکننده از ترس ، وحشت ، انزجار و تنفر. کلا در این ژانر فضایی ترسناک و دهشت آور موج می زند.

Lolicon : به ژانری از مانگاها اطلاق می شود که به علایق جنسی دختران جوان و یا خردسال نسبت به هم می پردازد. همچنین این ژانر شامل داستان های کوتاهی است و توسط افراد آماتور و تازه کار طراحی می شود.

Martial arts : به ژانری اطلاق می شود که داستان در هنرهای رزمی سیر می کند. یک یا چند هنر رزمی و یا ترکیبی از این هنرها در این ژانر مشاهده می شود مانند آیکیدو(دفاع شخصی) ، کاراته ، جودو ، کندو ، تکواندو و شمشیربازی

Mystery : به ژانری اطلاق می شود که در آن اتفاقی رخ می دهد و شخصیت اصلی داستان در پی یافتن علت آن است.

Psychological : به ژانری اطلاق می شود که در آن فلسفه ذهنی و انحرافات از حالت عادی روان شناسی محور اصلی داستان است.

Romance : به ژانری اطلاق می شود که در آن داستان های عاشقانه جریان دارد و این عشق و محبت بین یک جنس مذکر با یک جنس مونث است و عشق های جنس های موافق در این ژانر نمی گنجد.

School life : به ژانری اطلاق می شود که داستان در یک مدرسه جریان دارد.

Science fiction : به ژانری اطلاق می شود که در آن داستان درگیر تکنولوژی و دیگر علوم مربوط به پدیده ها و در خلاف و یا در امتداد علوم مدرن روز است.
همچنین این ژانر را بطور خلاصه Sci-fi هم می گویند.

Slice of life : به ژانری اطلاق می شود که عذاب و رنج روزانه یک یا چند شخصیت را به تصویر در می آورد. این اتفاقات می توانند در زندگی واقعی هر کدام از ما انسان ها رخ دهد و یا ممکن است برای هر کدام از ما اتفاق افتاده باشد.

Smut : به ژانری اطلاق می شود که داستان آن کفرآمیز یا اهانت آمیز است و می تواند به مقدسات هر دین و هر طبقه ی انسانی بپردازد.

Sports : به ژانری اطلاق می شود که در آن به ورزش پرداخته می شود.

Supernatural : معمولا به ژانری از مانگاها اطلاق می شود که قدرت های شگفت انگیز و رویدادهایی هستند که قوانین فیزیک رو به مبارزه می طلبند.

Tragedy : به ژانری اطلاق می شود که شامل رویدادهایی هستند که نتیجه آن شکست ها و تلفات عظیم هستند و در آن بدبختی ها به تصویر درمی آید.

Dojinshi : Dojinshi یا Doujinshi به ژانری از مانگاها اطلاق می شود که توسط افرادی آماتور نوشته و طراحی شده است.

Ecchi : Ecchi یا Etchi لغتی است ژاپنی به معنای شهوانی یا شهوت انگیز و به ژانری از مانگاها اطلاق می شود که بر علایق جنسی نسبت به جنس مخالف یا علایق جنسی نسبت به جنس موافق می پردازد و معمولا این ژانر از مانگا توسط مردان خوانده می شود. این ژانر را همچنین با حرف لاتین H نیز نشان می دهند.

Gender bender : به ژانری اطلاق می شود که دختران مانند پسران لباس پوشیده و آرایش می کنند و یا بالعکس و همچنین به ژانری اطلاق می شود که دختران تمایل به پسر بودن دارند و یا بالعکس.
برای مثال در انیمه و مانگای Ranma ½ شخصیت اصلی داستان مرتبا از جنس مذکر به جنس مونث توسط یک جادو تغییر پیدا می کند.

Mecha : Mecha یا Meka یا Mechs به ژانری اطلاق می شود که در آن روبات ها و ماشین های غول پیکر قرار دارند و توسط یک مرکز کنترل می شوند.
این ژانر اولین بار توسط Mitsuteru Yokoyama مورداستفاده قرار گرفت و ایشان پایه گذار این ژانر هستند.

Yonkoma : مخصوص روزنامه ها و در چهار پنل طراحی می شود.

Gekiga : ژانری از مانگاها که در آن به مسائل جدی پرداخته می شود.

Kodomo : به ژانری اطلاق می شود که داستان آن مربوط به کودکان خردسال است و بالطبع مشتری ثابت آن کودکان خردسال هستند.

Yaoi : به ژانری اطلاق می شود که در آن به روابط جنسی جنس مذکر با جنس مذکر می پردازد.

Shotacon : به ژانری اطلاق می شود که در آن شخصی به پسران جوان و یا خردسال علاقه جنسی نشان می دهد و معمولا این رابطه بین یک زن بالغ ، میانسال یا پیر با پسران جوان و یا خردسال است.
بطور خلاصه به این ژانر shota هم می گویند.

Shonen : Shonen یا Shounen لغتی است ژاپنی به معنای پسر جوان و به مانگاهایی اطلاق می شود که داستان به پسران جوان در سنین مدارس ابتدایی تا مدارس متوسطه می پردازد ، 8 تا 18 سال
از مانگاهای این ژانر می توان به Bleach ، Naruto ، Shaman King ، Inuyasha ، One Piece ، Rurouni Kenshin ، Yu-Gi-Oh و Death Note اشاره کرد.

Seinen : لغتی است ژاپن به معنای مرد جوان به ژانری از مانگاها اطلاق می شود که به داستان مردان بین 18 تا 30 سال می پردازد و در آن هیچ نشانه ای از حالات جنسی مشاهده نمی شود.
از مانگاهای این ژانر می توان به Berserk ، Hellsing ، Chobits ، Elfen lied و Oh My Goddess! اشاره کرد.

Seijin : ژانری از مانگاها که داستان آن موردعلاقه ی مردان بالغ ، میانسال و پیر است.

Yuri : به ژانری اطلاق می شود که در آن به روابط جنسی جنس مونث با جنس مونث می پردازد.

Maho shojo : یک زیرژانر از ژانر Fantasy است و به آن ژانر Magical girl هم می گویند و به ژانری اطلاق می شود که در آن دختری جوان با خصوصیات یک ابرانسان به جنگ و مقابله با نیروهای شرور می پردازد و از زمین محافظت می کند.
ژانر Magical boy نیز در این تعریف قرار دارد ولی این ژانر به ندرت مشاهده می شود.

Shojo : Shojo یا Shoujo لغتی است ژاپنی به معنای دختر جوان و به مانگاهایی اطلاق می شود که داستان به دختران جوان در سنین مدارس ابتدایی تا مدارس متوسطه می پردازد ، 8 تا 18 سال

Josei : لغتی است ژاپن به معنای زن جوان و به ژانری از مانگاها اطلاق می شود که به داستان زنان بین 18 تا 30 سال می پردازد و اگر داستان عاشقانه ای هم در میان باشد کاملا واقع گرایانه و به دور از هرگونه خیال و رویا است.
یک مانگا معروف برای این ژانر ، مانگای Honey & Clover است.

Redisu : به ژانری از مانگاها اطلاق می شود که به داستان زنان بین 18 تا 30 سال می پردازد.

Redikomi : ژانری از مانگاها که داستان آن موردعلاقه ی زنان بالغ ، میانسال و پیر است.
 
Sorena

Sorena

GaLaxY SolDier
کاربر تالار
کاربر فعال
پاسخ : مانگا

الان "بلیچ" که کلی از ویژگی های ژانرای دیگه رو هم داره!چرا تو دسته ی "shonen" هس؟!؟!


خب اینو من دقیق نمیدونم
اما فکر میکنم چون شروع داستان اونجوری بوده که به shonen بیشتر میخورده ژانرش رو اون اعلام کردن
اما صرفن ژانرش shonen نیس
همونجوری که گفتی چنتی دیگه رو هم شامل میشه
 
متن زیبا برای فرزند پسر - متن زیبا برای فرزند دختر - متن ادبی درباره برادر - کابل شارژر سامسونگ- خرید قاب گوشی- جواب آمیرزا- اسکرین شات سامسونگ - فلش کردن گوشی - اروس دیجیتال - قاب گوشی A54 - قاب گوشی s23 ultra -
بالا