lighting
Light Of GuidancE
کاربر ماندگار
> چند وقتی هست که در مورد اینکه اخرالزمان چگونه هست و چه اتفاقی خواهد افتاد فیلم ها، بازی ها، کتاب ها و ... مختلفی ساخته و نوشته شده است در اولین نگاه هم بازی tlou به نظر اینگونه است و ما انتظار یک داستان کلیشه ای را داریم اما به هیچ وجه اینگونه نیست فضایی که در این بازی مشاهده می کنیم به شدت شبیه به فضایی هست که در فیلم I Am a Legend مشاهده کردیم. فضاهای بسیار بزرگ، آسمان خراش هایی که تخریب شدند ،خیابان هایی که از گوشه کنار آنها سبزه رشد کرده است و به ندرت حیواناتی که در شهر سکونت می کنند همه و همه ما را به یاد فضای بکر و ناب فیلم من یک افسانه هستم می اندازد(البته در بازی crysis3 هم همچنین فضایی را در برخی مراحل تجربه کرده بودیم)
STORY
درست در شب تولد جوئل، خبر انتشار هاگ های نوعی قارچ انگلی با نام علمی Cordyceps در شهر پیتزبورگ، واقع در ایالت پنسیلوانیای آمریکا به سرعت منتشر می شود و تعداد زیادی از مردم به این هاگ ها آلوده می شوند. طبق اظهارات نیل دراکمن (Neil Druckmann) نویسنده و کارگردان بازی، ایده اصلی این بخش از داستان پس از تماشای برنامه مستند Planet Earth در شبکه BBC در ذهن او شکل گرفته و مبنای اصلی چالش داستان TLoU را تشکیل داده است.
مبتلایان به این هاگ ها، خیلی سریع به میزبانی برای رشد و تکثیر آن ها تبدیل شده و تنها ظرف چند روز، از حالت انسانی خود تغییر ماهیت داده و به موجوداتی نیمه انسان-نیمه گیاه تبدیل می شوند. البته میزان هاگ های موجود در بدن میزبان و مدت زمان آلودگی به آن، در شکل گیری نوع میزبانان هم تأثیر مستقیم دارند و موجوداتی با طبقه بندی عنوانی Clicker و Runner را به وجود می آورند. Clickerها هاگ زیادی دریافت کرده اند و به طور کامل تغییر ماهیت داده اند. آن ها فاقد چشم هستند و به صدا حساسیت بالایی دارند.
در مدت کوتاهی، بیماری سراسر شهر پیتزبورگ را فرا می گیرد و خیلی زود نیروهای امنیتی شهر به حالت آماده باش درآمده و کار پاکسازی آغاز می شود. اما بیماری چنان به سرعت در حال گسترش است که موقعیت از کنترل نیروهای امنیتی خارج شده و طبق دستور مقامات بالا، برای جلوگیری از هرگونه خطا، دستور قتل عام مردم (حتی آن هایی که مشکوک به بیماری هستند!!) صادر می شود.
این بحران در حال حاضر به تگزاس رسیده(محل سکونت جوئل) ،جوئل برای نجات سارا به همراه برادرش تامی مجبور به ترک خانه می شوند و در حال فرار با چند زامبی در گیر میشوند و در نهایت از دست آنها فرار می کنند اما....
روایت بازی به 20 سال بعد می رود، موقعی که زندگی انسان ها کاملاً تغییر پیدا کرده در تمام ایالات امریکا حکومت نظامی برقرار است و مردم به صورت کلونی های حفاظت شده در حال ادامه حیات هستند. در چنین شرایطی جوئل در خارج از این کلونی ها در حال قاچاق کالا و اسحله هست و در این کار زنی به نام تس(tess ) به او کمک می کند در یکی از ماموریت ها موظف می شوند تا دختری به نام الی (Ellie) را به گروه Fireflies تحویل دهند. جوئل علی رغم میل باطنی این کار را قبول می کند. جوئل متوجه می شود که بدن الی در مقابل این هاگ ها واکنش نشان نمیدهد و این همان علتی هست که گروه Fireflies این دختر را می خواهند. و داستان بازی از اینجا شکل می گیرد که دارای فراز و نشیب های فراوانی هست و مرگ های بسیاری را در بازی رقم خواهد زد. شخصیت هایی مثل tess ,bill , david و... همه و همه باعث شدند تا داستان بازی از حالت کلیشه ای خارج شود .اما مهترین عامل در روند داستان رابطه ای است که بین جوئل و الی برقرار است این رابطه باعث شده تا الی که در ابتدا بسیار سرکش بود وبه هیچ کس اعتماد نداشت، جوئل را فرشته نجات خود بداند و مانند پدر خود به او اطمینان پیدا کند، در آن سوی رابطه هم جوئل که همچنان خود را در مرگ دخترش مقصر می داند سعی در جبران کار خویش دارد و همین رابطه میان جوئل و الی پایان بازی را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث میشود تا ما با پایانی روبرو شویم که در هیچ فیلم یا بازی ای تا کنون ندیده ایم. نویسنده بازی به شدت به احساسات و شخصیت جوئل توجه کرده است و پایان بازی را به گونه ای طراحی کرده که بدور از آرمان گرایی های فیلم های غربی و یا جان فشانی های برخی فیلم های شرقی و بسیار واقع گرایانه هست.
Graphic
گرافیک بازی به هیچ وجه جای هیچ بحثی ندارد و بسیار فراتر از بازی های رایانه ای امروزی هست ونظیر آن را ما در هیچ بازی ای تا کنون ندیده ایم. بازی به گونه ای است که فرق میان صحنه های سینماتیکی و بازی به سختی قابل تشخیص است.
Music & Sound
صدا گذاری یکی از نقاط مثبت این بازی است ؛ دیالوگ های رد بدل شده بسیار زیبا و هوشمندانه طراحی شده اند و دیالوگ ها تنها در cut sence ها مشاهده نمی شود بلکه در تمام طول بازی شما شاهد صحبت های بین جوئل و الی هستید. صحبت های بسیار متنوع که حتی در میان جنگ ها نیز رد وبدل می شود. از آموزش بازی دارت تا صحبت کردن در مورد زرافه ها و ماشین بستنی فروشی ....
موسیقی بازی هم به شدت زیبا هست و ریتم خود را در جای جای بازی حفظ کرده و در جای خود یک شاهکار به حساب می آید
GamePlay
شرکت ناتی داگ در 4 بازی ای که تا کنون ساخته اثبات کرده که حرف اول را در ایجاد یک گیم پلی جذاب و نفس گیر میزند. در " آخرین ما " نیز همینگونه است و ما با یک گیم پلی جذاب و ناب رو به رو هستیم که توانسته تعادلی زیبا میان مخفی کاری و اکشن ایجاد کند و این امر باعث شده تا بازی از حالت یکنواختی خارج شود.
بازی با اینکه خطی هست اما در بسیاری از مراحل شما راه های مختلفی برای رسیدن به آن دارید و مراحل به گونه ای طراحی شده است که شما تا مدت ها می توانید برای یافتن ایتم ها در آن به گشت و گذار بپردازید. سیستم های فایتینگ بازی نیز در نوع خود بسیار بی نظیر است به عنوان مثال ار شما در کنار دیوار در گیری را انجام دهید جوئل از دیوار برای کشتن استفاده خواهد کرد و این باعث ایجاد صحنه هایی ناب در نبرد های تن به تن می شود. یکی از مهمترین المان های گیم پلی عدم وجود aim assist بوده (در حال حاضر در تمام بازی ها موجود است.) که باعث جذاب تر شدن بازی می شود.
conclusion
The last of us فراتر از یک بازی است و بی شک بهترین بازی نسل هفتم خواهد بود. شرکت ND بار دیگر ثابت کرد که می توان اثری خلق کرد که در آن داستان فدای گیم پلی (بازی هایی نظیر GTA ) و یا گیم پلی فدای داستان (نظیر HeavyRain) نشده باشد و باعث شد تا ما این دو فاکتور مهم را در کنار هم تجربه کنیم.
بازی دارای خشونت های بسیار زیادی هست که در کنار این خشونت ها لطافت های بسیار زیادی نیز قرار داده شده و بازی به طور کامل دارای تعادل و تمرکز بوده است.
از آنجایی که این بازی به صورت انحصاری برای کنسول PS3 عرضه شده گروهی از بازیباز ها تصمیم گرفته اند تا فیلم tlou را تهیه بکنند و در این فیلم تمام Cutsence ها و نقاط حساس گیم پلی بازی در آن قرار داده شده است که می توانید آن را در تاپیک فیلم tlou مشاهده کنید....
STORY
درست در شب تولد جوئل، خبر انتشار هاگ های نوعی قارچ انگلی با نام علمی Cordyceps در شهر پیتزبورگ، واقع در ایالت پنسیلوانیای آمریکا به سرعت منتشر می شود و تعداد زیادی از مردم به این هاگ ها آلوده می شوند. طبق اظهارات نیل دراکمن (Neil Druckmann) نویسنده و کارگردان بازی، ایده اصلی این بخش از داستان پس از تماشای برنامه مستند Planet Earth در شبکه BBC در ذهن او شکل گرفته و مبنای اصلی چالش داستان TLoU را تشکیل داده است.
مبتلایان به این هاگ ها، خیلی سریع به میزبانی برای رشد و تکثیر آن ها تبدیل شده و تنها ظرف چند روز، از حالت انسانی خود تغییر ماهیت داده و به موجوداتی نیمه انسان-نیمه گیاه تبدیل می شوند. البته میزان هاگ های موجود در بدن میزبان و مدت زمان آلودگی به آن، در شکل گیری نوع میزبانان هم تأثیر مستقیم دارند و موجوداتی با طبقه بندی عنوانی Clicker و Runner را به وجود می آورند. Clickerها هاگ زیادی دریافت کرده اند و به طور کامل تغییر ماهیت داده اند. آن ها فاقد چشم هستند و به صدا حساسیت بالایی دارند.
در مدت کوتاهی، بیماری سراسر شهر پیتزبورگ را فرا می گیرد و خیلی زود نیروهای امنیتی شهر به حالت آماده باش درآمده و کار پاکسازی آغاز می شود. اما بیماری چنان به سرعت در حال گسترش است که موقعیت از کنترل نیروهای امنیتی خارج شده و طبق دستور مقامات بالا، برای جلوگیری از هرگونه خطا، دستور قتل عام مردم (حتی آن هایی که مشکوک به بیماری هستند!!) صادر می شود.
این بحران در حال حاضر به تگزاس رسیده(محل سکونت جوئل) ،جوئل برای نجات سارا به همراه برادرش تامی مجبور به ترک خانه می شوند و در حال فرار با چند زامبی در گیر میشوند و در نهایت از دست آنها فرار می کنند اما....
روایت بازی به 20 سال بعد می رود، موقعی که زندگی انسان ها کاملاً تغییر پیدا کرده در تمام ایالات امریکا حکومت نظامی برقرار است و مردم به صورت کلونی های حفاظت شده در حال ادامه حیات هستند. در چنین شرایطی جوئل در خارج از این کلونی ها در حال قاچاق کالا و اسحله هست و در این کار زنی به نام تس(tess ) به او کمک می کند در یکی از ماموریت ها موظف می شوند تا دختری به نام الی (Ellie) را به گروه Fireflies تحویل دهند. جوئل علی رغم میل باطنی این کار را قبول می کند. جوئل متوجه می شود که بدن الی در مقابل این هاگ ها واکنش نشان نمیدهد و این همان علتی هست که گروه Fireflies این دختر را می خواهند. و داستان بازی از اینجا شکل می گیرد که دارای فراز و نشیب های فراوانی هست و مرگ های بسیاری را در بازی رقم خواهد زد. شخصیت هایی مثل tess ,bill , david و... همه و همه باعث شدند تا داستان بازی از حالت کلیشه ای خارج شود .اما مهترین عامل در روند داستان رابطه ای است که بین جوئل و الی برقرار است این رابطه باعث شده تا الی که در ابتدا بسیار سرکش بود وبه هیچ کس اعتماد نداشت، جوئل را فرشته نجات خود بداند و مانند پدر خود به او اطمینان پیدا کند، در آن سوی رابطه هم جوئل که همچنان خود را در مرگ دخترش مقصر می داند سعی در جبران کار خویش دارد و همین رابطه میان جوئل و الی پایان بازی را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث میشود تا ما با پایانی روبرو شویم که در هیچ فیلم یا بازی ای تا کنون ندیده ایم. نویسنده بازی به شدت به احساسات و شخصیت جوئل توجه کرده است و پایان بازی را به گونه ای طراحی کرده که بدور از آرمان گرایی های فیلم های غربی و یا جان فشانی های برخی فیلم های شرقی و بسیار واقع گرایانه هست.
Graphic
گرافیک بازی به هیچ وجه جای هیچ بحثی ندارد و بسیار فراتر از بازی های رایانه ای امروزی هست ونظیر آن را ما در هیچ بازی ای تا کنون ندیده ایم. بازی به گونه ای است که فرق میان صحنه های سینماتیکی و بازی به سختی قابل تشخیص است.
Music & Sound
صدا گذاری یکی از نقاط مثبت این بازی است ؛ دیالوگ های رد بدل شده بسیار زیبا و هوشمندانه طراحی شده اند و دیالوگ ها تنها در cut sence ها مشاهده نمی شود بلکه در تمام طول بازی شما شاهد صحبت های بین جوئل و الی هستید. صحبت های بسیار متنوع که حتی در میان جنگ ها نیز رد وبدل می شود. از آموزش بازی دارت تا صحبت کردن در مورد زرافه ها و ماشین بستنی فروشی ....
موسیقی بازی هم به شدت زیبا هست و ریتم خود را در جای جای بازی حفظ کرده و در جای خود یک شاهکار به حساب می آید
GamePlay
شرکت ناتی داگ در 4 بازی ای که تا کنون ساخته اثبات کرده که حرف اول را در ایجاد یک گیم پلی جذاب و نفس گیر میزند. در " آخرین ما " نیز همینگونه است و ما با یک گیم پلی جذاب و ناب رو به رو هستیم که توانسته تعادلی زیبا میان مخفی کاری و اکشن ایجاد کند و این امر باعث شده تا بازی از حالت یکنواختی خارج شود.
بازی با اینکه خطی هست اما در بسیاری از مراحل شما راه های مختلفی برای رسیدن به آن دارید و مراحل به گونه ای طراحی شده است که شما تا مدت ها می توانید برای یافتن ایتم ها در آن به گشت و گذار بپردازید. سیستم های فایتینگ بازی نیز در نوع خود بسیار بی نظیر است به عنوان مثال ار شما در کنار دیوار در گیری را انجام دهید جوئل از دیوار برای کشتن استفاده خواهد کرد و این باعث ایجاد صحنه هایی ناب در نبرد های تن به تن می شود. یکی از مهمترین المان های گیم پلی عدم وجود aim assist بوده (در حال حاضر در تمام بازی ها موجود است.) که باعث جذاب تر شدن بازی می شود.
conclusion
The last of us فراتر از یک بازی است و بی شک بهترین بازی نسل هفتم خواهد بود. شرکت ND بار دیگر ثابت کرد که می توان اثری خلق کرد که در آن داستان فدای گیم پلی (بازی هایی نظیر GTA ) و یا گیم پلی فدای داستان (نظیر HeavyRain) نشده باشد و باعث شد تا ما این دو فاکتور مهم را در کنار هم تجربه کنیم.
بازی دارای خشونت های بسیار زیادی هست که در کنار این خشونت ها لطافت های بسیار زیادی نیز قرار داده شده و بازی به طور کامل دارای تعادل و تمرکز بوده است.
از آنجایی که این بازی به صورت انحصاری برای کنسول PS3 عرضه شده گروهی از بازیباز ها تصمیم گرفته اند تا فیلم tlou را تهیه بکنند و در این فیلم تمام Cutsence ها و نقاط حساس گیم پلی بازی در آن قرار داده شده است که می توانید آن را در تاپیک فیلم tlou مشاهده کنید....
آخرین ویرایش توسط مدیر:
