همه چیز در مورد کلون کردن | علم شبیه سازی!

[MagicalBOY]

سلام به دوستای گلم
یه چند وقتیه دارم روی مسئله ی کلون کردن یا شبیه سازی یا به عبارت دیگه ساختن یه موجود زنده از یه موجود زنده ی دیگه با همون صفات موجود اول از طریق ژن های موجود زنده ی اول تحقیق و مطالعه میکنم

اینجا مقالاتی که مربوط به کلون کردن هست رو قرار میدم خواهشا پست بی مورد نزارید ممنون

 

[MagicalBOY]

پاسخ : همه چیز در مورد کلون کردن | علم شبیه سازی!

کلون


کلون در زیست شناسی ه دو معنی بکار می رود:

• به سلول های مشابه که از یک سلول منفرد ایجاد شده اند، کلون گفته می شود. مثلاً یک کلونباکتری متشکل از تعداد زیادی سلول باکتری است که از یک باکتری اولیه ایجاد شده اند.
• به همه مولکول های dna که از تکثیر یک قطعه dna تاگ سازی شده (کلون شده) ایجاد شده است، گفته می شود.

منبع : http://fa.wikipedia.org/wiki/کلون

 

[MagicalBOY]

پاسخ : همه چیز در مورد کلون کردن | علم شبیه سازی!

نقدي پيرامون علم شبيه سازي

يادداشت مترجم:
پس از سال ها تلاش محققان و دانشمندان علم مهندسي ژنتيك در زمينه شناخت و رمزگشايي ژن ها، نخستين حيوان يا در حقيقت پستاندار شبيه سازي شده در پنجم جولاي سال 1996 به دنيا آمد. نام اين بره ي نوزاد را دالي گذاشتند. پس از اين موفقيت شگرف، علم شبيه سازي بحث ها و جنجال هاي زيادي را در محافل علمي و عمومي برانگيخت.

در قرني زندگي مي كنيم كه پيشرفت در زمينه ي هر رشته ي علمي منوط به كار متخصصان آن زمينه است. هرچه علم پيشرفت مي كند،  قلمرو كار متخصصان نيز محدودتر مي شود. متخصصاني كه قلمرو بسيار محدود دارند هم خودشان در خطر هستند، هم بسيار خطرناكند – خودشان در خطر هستند چون نوع كار و شغلي كه دارند بسيار متفاوت از عامه ي مردم است و خطرناكند بيشتر از آن جهت كه در معرض دام هاي صاحبان حكومت و سرمايه داران جهان هستند. در نتيجه علم با يك تناقض دردناك مواجه است كه فقط ناشي از رشد غيرمسئولانه خود علم است – درمانش را هم بايد در خودش جستجو كنيم؛ از علم اخلاق، علم دين، علم توحيد و ... . در اين زمينه بايد بگوييم كه رمزگشايي ژن ها، متخصصان را بسيار اميدوار كرد. راه درمان بسياري از بيماري هايي كه تا آن زمان بيماري هايي لاعلاج بودند، گشوده شد. به وسيله ي رمزگشايي و شناخت سلول ها و ژن هاي معيوب، بيماري هاي قلبي، پاركينسون، آلزايمر، بعضي از انواع سرطان ها و آسيب ديدگي هاي سلول هاي عصبي قابل درمان شدند. هرچند تا درمان كامل اين بيماري ها به وسيله ي مهندسي ژنتيك راه طولاني در پيش است. تشكيل سلول هاي بنيادي به طريقه ي مصنوعي و در آزمايشگاه بسيار پيچيده است و به تلاش و ممارست زيادي نياز دارد. به عنوان مثال براي گوسفند دالي 277 بار سلول تخم ايجاد شد و 29 بار متخصصان مربوط تلاش كردند تا اين سلول را در بدن گوسفند ماده جايگزين كنند. اما مطلب عمده اي كه منِ بشرِ امروز را به خود مشغول كرده، توانايي متخصصين در ايجاد و رشد سلول هاي بنيادي مربوط به جنين انسان و هدايت آن تا تبديل شدن به نوزادي كامل است. هرچند كه تاكنون دانشمندان موفق به انجام چنين كاري نشده اند، اما چون شيوه هاي كلوني كردن براي انسان هم به طريق مشابهي انجام مي شود، مباحث مهندسي ژنتيك بسيار جنجال برانگيز شده است. در مورد انسان هم، در خارج از رحم مادر سلول تخم ايجاد شده و در بدن مادر جايگزين مي شود. اما اين نكته حقيقت دارد كه از ديدگاه متخصصان علوم طبيعي و زيستي در طي زماني طولاني، جهش هاي تكاملي مستمر و مداوم، به پيدايي جمعيت هاي بسيار گوناگون انجاميده و در اين فرايند در واقع موجبات انطباق و سازگاري تعداد زيادي از جمعيت ها با انواع زيادي از محيط هاي مناسب زيست آنها فراهم شده كه گويي به صورت حلقه هاي يك شبكه ي زنجيره اي مرتبط و گسترده، با داشتن شباهت ها و تفاوت هاي تدريجي جزء به جزء در كنار هم قرار گرفته اند. پيشرفت هاي علم ژنتيك در دهه هاي آينده اگر منجر به كلوني كردن و شبيه سازي انسان شود، تفاوت هاي جمعيت هاي انساني را كم مي كند و هر عاملي كه منجر به ساده شدن تفاوت هر جمعيتي شود باعث نابودي آن جمعيت مي شود. بقاي جوامع گياهي و جانوري و انسان ها به خاطر تفاوت زيستي انواع موجوداتي است كه در آن جامعه ي خاص زندگي مي كنند. ساده سازي و دستكاري ژنتيك گونه ها در نهايت منجر به نابودي آنها مي شود. به هر حال توانايي كلوني كردن سلول هاي بنيادي انسان در محافل مذهبي مخالفت هاي زيادي را برانگيخته است. اين امر با اصول كليه ي اديان آسماني در تضاد است و كاملاً با اصول اخلاقي و مذهبي مغايرت دارد. بدون در نظر گرفتن چارچوب هاي اخلاقي و مذهبي، توسعه ي علم ژنتيك بشريت را به بيراهه مي برد. در اروپا و آمريكا بحث هايي پيرامون منع اخلاقي كلوني انساني در محافل سياسي انجام شده است، اما متأسفانه هيچ قانون مدوني با پشتوانه هاي اجرايي و محكم تا به حال وضع نشده است. بي ترديد واژه ي «سيستم» در جاهاي زياد و از ديدگاه هاي گوناگون مورد استفاده قرار مي گيرد، محققان علوم طبيعي به موجودات زنده نگرشي سيستمي دارند و اين شيوه بي ترديد رايج ترين شيوه ي مطالعاتي در رشته هاي علوم زيستي است. بنابراين آن ميراثي از هستي كه به هر موجودي و به هر سطح و سيستم حتي انسان رسيده است تا ابتدايي ترين نقطه ي سازمان طبيعت، يعني تا فراسوي پارتيكل هاي اتمي نيز ريشه دارد. پس هيچ موجودي جزيزه نيست، تنها و بي پيوند؛ گويي همه از اجزاي يك پيكر و همه از تجليات يك ذات هستند. پس آنجا كه مرزهاي اخلاقي در علم رعايت نمي شود، پيشرفت ها در نهايت منجر به ضرر بشري مي شود. اما واقعيتي كه در قرن حاضر وجود دارد،  اين است كه متأسفانه محققان و دانشمندان كمتر به مسائل اخلاقي پايبند هستند و رعايت اصول اخلاق انساني در مباحث علمي مقوله اي است كه به آن كمتر پرداخته شده است و در كشورهاي صاحب نام در زمينه ي علوم مهندسي ژنتيك در حد شعار باقي مانده است.

منبع : کلونینگ - نقدي پيرامون علم شبيه‌سازي