You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser.
♂♀▓▒░ غــمـــکــده ▒ جایی برای دل شکسته ها ░▒▓♀♂
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
چشمان درشت تخته سیاه بدون پلک زدن ،من وهمشاگردی هایم رازیرنظرداشت.
معلم قصه گو،برقانون سیاه تخته نوشت:
بابانان داد،بابا نان دارد،ان مردامد،ان مردزیرباران امد.
کسی ازپشت نیمکت خاطرات نسل سوخته براشفت وگفت:
اقااجازه!چرادروغ می گویید؟
…معلم آواری از یخ بر وجودش قندیل شد و با کمی مکث،گفت:دروغ چرا؟
همکلاسی گفت :پدرم نان نداد،پدرم نان ندارد،پدرم رفت ،هرگزنیامد.
پدرم زیرباران رفت ودیگرنیامد.
سکوتی خشن برشهرک سردکلاس فائق شد.
معلم، تن لخت تخته را ازدروغ پاک کرد و با زغالی که درجیبش داشت نوشت:
بابانان نداد،بابانیامد،بابازیرباران رفت وهرگزنیامد!...
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
آنجا را نميدانم اما،
اينــــجا تا پيراهنت را ســـياه نبينند باور نمـــي کنند
چيزي از دســــت داده باشـي ...
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
می گویند : شاد بنویس ...
نوشته هایت درد دارند!
و من یاد ِ مردی می افتم ،
که با کمانچه اش ،
گوشه ی خیابان شاد میزد...
اما با چشمهای ِ خیس ... !!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
غم راه آمدنش را خوب بلد است!
باید راه آمدن با او را یاد بگیرم!!
یا اینکه راه دیگری را در پیش بگیرم ...
راهی بسوی امید و تلاش ...
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
به تو پرواز را آموختم و رهایت کردم تا ستاره ی دنباله دار باشی....
کاش با تو از عشق می گفتم تا بیاموزی کمی وفادار باشی!
بادبادک کوچک من!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
چندی ست مرده ام؛
این مردم تا به عزایم ننشینند؛
مرگم را باور نمی کنند ... !
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
چـالـش هـا هـمان چـیـزی اسـت کـه زنـدگـی را جـالـب مـی کـنـد
و غـلـبـه بـر آنـهـا هـمان چیــزی اسـت کـه بـاعـث مـی شـود
زنـدگـی مـعـنـادار بـمـانـد.
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
به درخت نگاه کن...
قبل از اینکه شاخه هایش زیبای نور را لمس کند؛
ریشه هایش تاریکی را لمس کرده ...
گاه برای رسیدن به نور؛ باید از تاریکی ها گذر کرد...
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
زندگـــــی رقــــــص واژه هاســـت ......
یکــــــی به جــــرم تفاوت ، تنهـــــــاست ...
یکـــــــی به جــــرم تنهـــــــایی ، متفــــــاوت ...