جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser .
♂♀▓▒░ غــمـــکــده ▒ جایی برای دل شکسته ها ░▒▓♀♂
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
بـہ ما בروغ میگفتند بزرگ شویـב
בرבها را فراموش میکنیـב؛
בرست ایـטּ است:زندگے آنقـבر בرב בارב ڪـہ
از בرב نو בرב ڪهنـہ فراموش میشوב!
درد اگر سینه شکافد
نفسی بانگ مزن ...!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند
آتش غم - آب شو - آه مگو...!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
خـــــבاونـבا ...
پنجـــــــره اے بگشـــــــا ...
ســــــوے چشــــم هـــاے منتظـــرم...
ڪـــــه
هــواے בلــــــــم ،سخـــت بـــارانے ســـت...
درد اگر سینه شکافد
نفسی بانگ مزن ...!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند
آتش غم - آب شو - آه مگو...!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
بـבون انتظـــآر پاسخـﮯ از בنیــــآ….
بـבان روزی בنیا آنقَـבر شَرمَنـבه مـ ﮯشوב
کــِ بهـ جـــآﮯ پآسخ لبــخَنـבت
بآ تَمـــــآم سازهــــــآیَت مـﮯ رَقصَـב...
درد اگر سینه شکافد
نفسی بانگ مزن ...!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند
آتش غم - آب شو - آه مگو...!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
يک خط و يا يک نگاه مي تواند
بهترين هديه باشد . "
خدا ابرو به گریه می ندازه تا گل بخنده
پس هر وقت خندیدی بدون
یکی واسه خوشحالیت گریه می کنه
درد اگر سینه شکافد
نفسی بانگ مزن ...!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند
آتش غم - آب شو - آه مگو...!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
یادم باشد حرفی نزنم
که به کسی بربخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
راهی نروم که بیراه باشد
خطی ننویسم
که آزار دهد کسی را
یادم باشد
که روز و روزگار خوش است
همه چیز روبراه و بر وفق مراد است و خوب
تنها ...
تنها ...
دل ما دل نیست
آره ...
اگر روزي دشمن پيدا كردي، بدان در رسيدن به هدفت موفق بودي! اگر روزي تهديدت
كردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزي خيانت ديدي، بدان قيمتت بالاست! اگر روزي
تركت كردند، بدان با تو بودن لياقت مي خواهد
درد اگر سینه شکافد
نفسی بانگ مزن ...!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند
آتش غم - آب شو - آه مگو...!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
از بهار پرسيدم عشق يعني چه؟
گفت تازه شكفته ام هنوز نميدانم
از تابستان پرسيدم عشق يعني چه؟
گفت درگرماي وجودش غرقم نميدانم
از پاييز پرسيدم عشق يعني چه؟
گفت در هزار رنگ آن باخته ام نميدانم
از زمستان پرسيدم عشق يعني چه؟
گفت سرد است و بي رنگ...
درد اگر سینه شکافد
نفسی بانگ مزن ...!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند
آتش غم - آب شو - آه مگو...!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
چرا باید آدم همیشه یه صفحه پر کنه از حرفاش بعدش همه رو باهم کپی کنه و یکجا همشو پاک کنه ...
این همه حرف که کلی وقتشو گرفت تا بنویسه ازش خوندن نداشت...
نه کسی رو برا خوندن نداشت ...
هی روزگار..
درد اگر سینه شکافد
نفسی بانگ مزن ...!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند
آتش غم - آب شو - آه مگو...!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
درد اگر سینه شکافد
نفسی بانگ مزن ...!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند
آتش غم - آب شو - آه مگو...!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
درد اگر سینه شکافد
نفسی بانگ مزن ...!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند
آتش غم - آب شو - آه مگو...!
BaranMR
آبجیه حسین :دی
کاربر ماندگار
اثبات وجود یک انسان با چند خط نوشته
چند بیت شعر کوتاه شاید کمی هم فریاد
به نظر می رسد همه این ها برای اثبات وجود یک انسان کافی باشد
کمی کاغذ و یک قلم کافی است
بنویس تا باشی هنوز کاغذم جا دارد پس می نویسم !
فریاد می زنم ... برای چند بیت شعر برای...
نوشته ای برای خودم و فریاد برای آنها , برای همان هایی که فریاد می زنند ولی نمی نویسند .. شعر می خوانند اما برای خودشان , ممکن است گاهی هم بنویسند اما آن را فریاد نمی زنند
چند وقتی است هر کس می نویسد , شعر می خواند یا فریاد می زند خاموش می شود
محکوم به سکوتی به وسعت تمام حرفهایش !
نمی دانم .. برای خودم می نویسم .. برای ... شاید هم برای آنها !!
فریاد می زنیم اما از دیوار سکوت که عبور می کند خاموش می شود
شعر می خوانیم اما نه مثل گذشته : بنی آدم اعضای یکدیگرند
می دانیم : هر کس دیوار سکوت می سازد فریاد می شنود
درد اگر سینه شکافد
نفسی بانگ مزن ...!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند
آتش غم - آب شو - آه مگو...!