M
msadegh
کاربر تالار
کاربر تالار
Banned
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از نمونه های برجسته و تمام عیار «انقلاب» در آخرین دهه های قرن بیستم میلادی، با ویژگیهای خاص خود، چالشی اساسی فرا روی نظریات و تحلیلهای صاحبنظران حوزه انقلاب و تحولات اجتماعی قرار داد به نحوی که بسیاری از صاحبنظران و نظریه پردازانی که در قید حیات بودند، کوشیدند تا با ملاحظه ویژگیهای این انقلاب، نظریات خود را به صورتی اصلاح یا تکمیل نمایند تا کارآمدی بیشتری برای تبیین این انقلاب داشته باشد. در همین راستا با نوعی باز تفسیر و یا ارزیابی مجدد تئوریها و نظریات پیشین از سوی صاحبنظران معاصر نیز مواجهیم.
پس از پیروزی انقلاب، نظام جمهوری اسلامی با وجود مشکلات و معضلات فراوان داخلی و خارجی، هر روز ثبات و استحکام بیشتری یافت. افزایش این ثبات و بروز مسایل مستحدثه و آماده شدن شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی، این امکان را به وجود آورد که امام در طول ده سال رهبری نظام، به شکل روز افزونی زوایای مختلف نظریه ولایت مطلقه فقیه را آشکارتر سازند. اوج این تصریحها و تفصیلات، پیام ایشان در 16 دی ماه 1366 بود که می توان آن را فصل الخطابی در تبیین این نظریه به شمار آورد. از این پیام تاکنون تلقی های مختلفی صورت گرفته است. یکی از این تلقیها، اعتقاد به ظهور یکپارچۀ نظریه مزبور ـ نظریه ولایت فقیه ـ در این تاریخ است. نتیجه بلافصل چنین باور یا انگاره این است که نظریه ولایت مطلقۀ فقیه امام خمینی(س) دارای انسجام و ثبات نبوده است، بلکه نظریه ای پرگسست و افتراق می باشد که بعد از انقلاب به دلیل شرایط خاصی در 16 دی ماه به یکباره عرضه شده است. این تحقیق در پی ارزیابی و دستیابی به صحت و سقم این تلقیها و بررسی و اثبات این فرضیه است که «نظریه ولایت مطلقه فقیه» در سیره نظری و عملی امام خمینی(س) دارای قدمت، ثبات و انسجام قطعی است و ارائه و اعلام کامل آن، به خاطر رعایت مصالح اسلام و مردم مسلمان، و با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی، به شکل تدریجی صورت گرفته است.
پس از پیروزی انقلاب، نظام جمهوری اسلامی با وجود مشکلات و معضلات فراوان داخلی و خارجی، هر روز ثبات و استحکام بیشتری یافت. افزایش این ثبات و بروز مسایل مستحدثه و آماده شدن شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی، این امکان را به وجود آورد که امام در طول ده سال رهبری نظام، به شکل روز افزونی زوایای مختلف نظریه ولایت مطلقه فقیه را آشکارتر سازند. اوج این تصریحها و تفصیلات، پیام ایشان در 16 دی ماه 1366 بود که می توان آن را فصل الخطابی در تبیین این نظریه به شمار آورد. از این پیام تاکنون تلقی های مختلفی صورت گرفته است. یکی از این تلقیها، اعتقاد به ظهور یکپارچۀ نظریه مزبور ـ نظریه ولایت فقیه ـ در این تاریخ است. نتیجه بلافصل چنین باور یا انگاره این است که نظریه ولایت مطلقۀ فقیه امام خمینی(س) دارای انسجام و ثبات نبوده است، بلکه نظریه ای پرگسست و افتراق می باشد که بعد از انقلاب به دلیل شرایط خاصی در 16 دی ماه به یکباره عرضه شده است. این تحقیق در پی ارزیابی و دستیابی به صحت و سقم این تلقیها و بررسی و اثبات این فرضیه است که «نظریه ولایت مطلقه فقیه» در سیره نظری و عملی امام خمینی(س) دارای قدمت، ثبات و انسجام قطعی است و ارائه و اعلام کامل آن، به خاطر رعایت مصالح اسلام و مردم مسلمان، و با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی، به شکل تدریجی صورت گرفته است.
آخرین ویرایش توسط مدیر: