P@rtiz@n
ريزه ميزه تالار
مدیر بازنشسته
ميخوام ديگه ريشامو نزنم ، بلند بشه ، جوونه بزنه ، ميوه بده ، بهار بشه گل در بياد ، گنجيشکا آواز بخونن ، با شادي پرواز بکنن ، تنها روي سه پايه ، بشينم توي سايه !
::
::
يکي از خود درگيريهايي که تو اين فصل با خودم دارم اينه که پتو رو که ميکشم رو خودم گرمم ميشه ، ميزنم کنار سردم ميشه و اين داستان تا صبح ادامه داره !
::
::
بنده فوق ليسانس گند زدن دارم ، گرايش موقعيت هاي خطير !
::
::
قديما يه عده بودن تو فاميل که همه ى انگيزشون از عروسى اومدن اين بود که بعد عروسى که خيابون بسته ميشد برن بين ماشينا و بهشون فرمون بدن !
::
::
اونايى که تا ميفهمن يه زبون خارجى بلدى ميگن يه خورده برامون خارجى حرف بزن ، اونا دلاى خيلى پاکى دارن ! ديگه از اين مودب تر نميشه گفت …
::
::
پوست کنار ناخن از خيانتکارترين پوستهاست …
اولش فقط يه ذره گوشه ى ناخنه اما تا ميکشيش تا زير زانوت مياد پايين !
::
::
از تفريحات سالم دهه شصتي ها اين بود که دستاشونو با آب خيس ميکردن ، ميپاشيدن رو بخاري نفتي و تييسسس صدا ميداد …
::
::
جناب پدر هروقت ميخواد بياد تو اتاق با يه شدت عجيبي در رو باز ميکنه …
همين روزاست که اول گاز اشک آور قِل بده تو بعد با پاش بزنه در رو بشکونه بياد !
::
::
عقل پرسيد که دشواتر از مردن چيست ؟
عشق فرمود : دوشواري ؟ دوشواري نداريم ما اينجا …
::
::
همه هميشه ميخوان که من کوتاه بيام …
منم ميگم باشه اما کووو تا بيام !
::
::
همين الان متوجه شدم اگر به سوسيس بگى سُسيس خيلى شيک تر به نظر مياى ؛ الان احساس جذابيت ميکنم ، سُسيس ، سُسيس ، سُسيس !
::
::
به نظر من تو تقويم جاي يه روز به اسم بچه خوشگلا خاليه که تو اين روز همه به بچه خوشگلا کادو بِدن و خلاصه منم يه بار کادو گرفته باشم !
::
::
يکى از آزمون هاى سخت الهى اينه که سوار آسانسور بشى و خودتو تو آيينه نگاه نکنى ؛ بيشتر اونايي که نگاه نميکنن آشکارا معذب هستن !
::
::
به بعضي ها بايد گفت :
يکي از شرايط ناز کردن ، ناز بودنه !
::
::
سکوتم از رضايت نيست !
تو دلم دارم بهت فحش مي دم بدبخت …
::
::
دوست معمولي باشيم يعني :
حالا بزار ما يه دور بزنيم بقيه مغازه هارو هم ببينيم ايشالا مزاحم ميشيم …
::
::
آدم باس دلش پاک باشه ، حموم و اينا همش وسيله است …
::
::
دوستاني که با بنداي کفششون مشکل دارن و مدام باز ميشه ؛ کافيه بند کفشاشونو باز کنن و به جاش هنزفري بزارن !
::
::
ديشب اينترنتم قطع شد رفتم يه ذره با خانواده نشستم و باهاشون آشنا شدم !
به نظر آدماى خوبى ميان …
::
::
بعضيام فک ميکنن راهنماي ماشينشون عصاي موساس !
راهنما رو که زدن ديگه ميپيچن ، وظيفه بقيه هم اينه که شکافته بشن !
::
::
کوچه هاي علي چپ برفي اند ، آهسته برانيد …
::
::
همديگر را فراموش نکنيم ؛ شايد سالها بعد در گذر جاده ها بي تفاوت از کنار هم بگذريم و بگوييم ميگ ميگ …
::
::
مردي که با صداي بچه گونه با نوزاد صحبت ميکنه ? اگه معني نگاه اون طفل معصوم رو بفهمه ، خودش بايد آروم و بي صدا از کادر خارج بشه و ديگه برنگرده …
::
::
اگه يه چيزي رو مادرتونم نتونست پيدا کنه ديگه قيدشو بزنيد ، اون چيز ديگه براي هميشه گم شده …
::
::
يکى از حقايقى که باورش براى انسان سخته اينه که باور کنه واقعا شايد لازم باشه گاهى پاهاشو بشوره !
::
::
وقتي بتونم ته ديگ سيب زميني رو با کسي شريک بشم ، مي فهمم که عاشق شدم …
::
::
يه قانون کلي هست که ميگه :
“به هر چيزي که فکر کني همون سرت مياد”
ولي اين قانون يه استثنا کوچيک هم داره و اونم اينه که در مورد چيزاي خوب کارکرد نداره !!!
::
::
داشتن يه دوست خوشتيپ و باحال باعث افتخاره …
خوشحالم که باعث افتخارتونم !
::
::
دلي که واسه همه بلرزه دل نيست که ، ژلس لامصب …
::
::
يه دسته از آدماي بي جنبه فکر ميکنند از دماغ فيل افتادن ولي در حقيقت “پاپ کورني ” بيش نيستن …
::
::
چرا “خردل” اسم سس باشه ولي “بزدل” يه نوع توهين باشه ؟
بين بز و خر هم تبعيض آخه ؟
::
::
غضنفر ميره مهموني سر سفره يکي از بچه هاش ميگه بابا يه ليوان آب ميدي ؟
غضنفر داد ميزنه ميگه آب تو خونه داريم ، مرغ بخور بدبخت !
::
::
دانشمندان هنوز نتونستن بفهمن
که چرا ايرانيان وقتي يکي از جاي دور بهشون زنگ ميزنه با داد حرف ميزنن !
::
::
خب همين ثابت ميکنه که اگه جاي يک سيب از “دو سيب” استفاده کنيم
سکته مغزي رو هم ساپورت ميکنه لامصـــب
حالا اگه “دوسيب نعناع” باشه که
ديگه امراض گوارشي هم سراغمون نمياد !
::
::
آيا ميدانيد اين زوج هاي عاشقي که روي ريل قطار و به سمت غروب خورشيد قدم مي زنند
يا تا حالا قطار سوار نشده اند يا اگه سوار شده اند دستشويي نرفته اند
يا اگه دستشويي رفته اند به سيستم دفع فاضلاب قطار دقت نکرده اند؟
::
::
حيف نون مي ره مرغ مينا مي خره، بعد که مي فهمه نره، “سينا” صداش مي کنه!
::
::
قابل توجه خانوما !
وقتي مردي شما را بخواهد، هيچ چيز نميتواند جلوي او را بگيرد
تنها چيزي که او را از داشتن شما باز ميدارد يک زن جديد است
دشمني از جنس خودتان !
::
::
رفتم يوگا اسم بنويسم، لامصـــب دو به شک بودم حوصلم ميشه برم يا نه!
يارو گفت مياي کلاس ملافه و بالشم بيار!! فهميدم همون ورزشيه که يه عمر دنبالش بودم
::
::
توي شهر حيف نون اينا سيل مياد
مردم دور خونه شون رو سيم خاردار مي کشن!
::
::
آيا با يکي از بهترين مزيت هاي پرايد آشنايي دارين !؟
اين که بعد از تصادف زجر نميکشي،درجا ميري اون دنيا!
::
::
اطلاعيه جديد راهنمايي رانندگي :
پيرو مشکل آلودگي هوا
امروز تنها خودروهايي که سه رقم سمت راست پلاک آنها بر ?? بخش پذير است اجازه ي تردد دارند !
::
::
هر ادمي بايد يه مخاطب خاص داشته
باشه که شبا قبل خواب ازش بپرسه : تو مال مني ؟
اونم بگه : يني شُتر بيشتر از تو ميفهمه !
خو معلومه که مال توام خره ! حالا بگي بکپ !
::
::
وصيت حيف نون :
روي قبـرمــ بنويسيــد :
مثل نخودچـــي هاي ته آجيل بود
وقتـــــي هيچ چيز ديگه نبـــــود ميـومــدن سراغش
::
::
اين روزا به تنها چيزي که شک دارم ، ” اعتماد ” است !
::
::
بعضي زخم ها هست که هر روز بايد روشونو باز کني
و نمک بپاشي تا يادت نره که سراغ بعضي آدما نبايد رفت ، ” نبايد ” !
::
::
اس ام اس حيف نون به همسرش
ترجيح مي دهم بميرم و با تو نباشم، تا اين که با تو باشم و در فکر مردن باشم!
::
::
مرد: راهي براي بيشتر زندگي کردن هست؟
دکتر: ازدواج کن…
مرد: کمکي هم ميکنه؟
دکتر: نه ، ولي فکر زندگي بيشتر ديگه به ذهنت نمياد!
::
::
داشتم تو خيابون با آرامش راه ميرفتم
يهو يادم اومد اعصاب ندارم
::
::
جناب سعدي فرموده بودند :
بر احوال آن مرد بايد گريست / که دخلش بود نوزده ، خرج بيست !
که اگه الان بود بايد ميگفت :
بود حال و احوال آن مرد زار / که دخلش ريال است ، خرجش دلار !
::
::
ميدونيد سگ ها چرا ازدواج نميکنن؟؟
چون همينجوريشم يه زندگي سگي دارن…!