جوک های کوتاه و خواندنی

[Real Feeling]

ضربه ای که سولماز به حیثیت "من و تو" زد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بروسلی به حریفاش نزد

 

[Pb.GraphisT]

یکی از فامیلای دورمون اومده عیادت مامانم بهش میگم :
حاج خانوم چای توی لیوان براتون بریزم یا استکان ؟
میگه : ننه من نیومدم یه سر بزنم برم که یه چن روز هستم : |
با من تعارف نکن توی لیوان بریز برام !
فقط تونستم با خیس کردن دمپایی توالت خودمو آروم کنم

 

[M_A_Qolami]

این مجری های BBC چقدر صمیمی اند.











جلوی دوربین همدیگه رو با اسم کوچیک صدا میزنن.

فک کن وسط اخبار شبکه دو حیاتی بگه نظر تو‌چیه جعفر؟

 

[M_A_Qolami]

بهلول تو کوچه نشسته بوده یکی رد میشه میخواد مسخرش کنه به بهلول میگه از دور که دیدمت فکر کردم سگی
بهلول جواب میده:اتفاقا منم که از دور تورو دیدم فکر کردم آدمی!

 

[M_A_Qolami]

سود توی دو چیزه:
بخر بفروش
به خر بفروش






کارشناسان عقیده دارند دومی کار راه بندازتره : )

 

[Pb.GraphisT]

به مامانم گفتم شام چی داریم؟
گفت پ ن پ...
خودمم نمیدونم ربطش چیه
ولی گفت دیگه
به مادر خود احترام بگذارید !

 

[KaShKoOl]

به مناسبت تقارن سه روز پدر، معلم و کارگر، در هفته دوم اردیبهشت












دولت این هفته را هفته بینوایان نامگذاری كرد

 

[KaShKoOl]

من یه اکانت داشتم تو پی وی نوشته بودم هر 300نفر که فالو کنن یه عکس از خودم میذارم

300نفر که فالو کردن یه عکس از خودم گذاشتم 700نفر بلاکم کردن

 

[KaShKoOl]

یه بار تو اول دبستان بغل دستیم بهم گفت:
مسخره...



منم گفتم:اسم بابات اصغره...
آقا این دیگه تا آخر سال گیر داده بود که تو اسم بابای منو از کجا میدونی

 

[KaShKoOl]

صبح شنیدم وانتی داد میزنه «بدو سیب زمینی»


رفتم بیرون بخرم
دیدم همسایمونه داره با پسر چاقش ورزش میکنه
بهش میگه بدو سیب زمینی