ستاد مبارزه با پــ نـــ پــــ!

.:DeathSpanK:.

.:DeathSpanK:.

پدر جد تالار !
مدیر بازنشسته

ميخوام مسواك بزنم...
مامانم مي پرسه ميخواي مسواك بزني؟؟
ميگم بله مامان جون..
ميگه خمير دندونم روش ميزني؟؟
ميگم بله مامان جان..
ميگه خاك تو سرت اين همه موقعيت پ ن پ درست كردم واست استفاده نكردی
منم گفتم پ ن پ خز شده مامان جون


رفتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟ میگم: بله، دستتون درد نکنه
(گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها)


رفتـــم بــه کنـــار دلــبرم با شــادی ..
گفتـا کـه چـه خوب یاد من افتــادی ..
گفتـم صـنما تــو عشق را استـادی !
گفتا پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو یاد من میدادی !
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ و درد زهـــر مــاری


بگذار قلم را به غزل بسپارم
شاید گره ای باز شود از کــــارم
پرسید: مگر تو هم غزل می گویی؟
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ !! فقط رباعـــی دارم
گفتا: تو آیا زهر مار میل داری ؟؟!


پنج نفری رفتیم پیتزا سفارش دادیم یارو میگه تو سالن میخورید؟ پ نه پ میریم تو دستشویی که آب خوردنم دم دستمون باشه !!!
پ نه پ و چاه دستشویی
همون باید تو دستشویی غذا بخوری


روزی ز سر سنگ کلاغی به هوا خواست
از بهر غذا بال و پر خویش بیاراست
در حین تماشای زمین بود که ناگاه
تیری ز زمین خورد به یک کاسه ی پر ماست !
گفتا نکنه تیر ز پرهای عقاب است
...گفتند پ ن پ ز بال و دم های کلاغ است !
چون زاغ شنید این پـَـَـ نــه پـَـَــــ
گفتش که چرا نمیشی خَ فَ
از بال کلاغ هم شود تیر
کی گفته که پر از دم عقاب گیر
دوم پـَـَـ نــه پـَـَــــ قدیمی گشته
تکرار نکن که خیلی زشته
هر کس که پـَـَـ نــه پـَـَــــ یی بگوید
باید که دهان خود بشوید !!!​
 
.:DeathSpanK:.

.:DeathSpanK:.

پدر جد تالار !
مدیر بازنشسته
به راننده میگم: وایسا میگه:میخوای پیاده شی؟؟

میگم: آره

ستاد مبارزه با پــ نه پــ



رفتم سوپری گفتم یک نوشابه زرد بدید.
فروشنده گفت: منظورتون نوشابه پرتقالی که نارنجی رنگه؟
گفتم: بله، منظورم همون بود. ببخشید.
(ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد فرهنگ سازی به جای حاضر جوابی!)

رفتم مغازه میگم بستنی بده میگه بستنی ؟
میگم آره

بانک سپه اولین بانک ایرانی
(ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد تبلیغات و اطلاع رسانی!)

بابام داشته چای میریخته واسه خودش ریخته روش پاش سوخته
+مامان بزرگم میگه با آب جوش سوخته
-میگم آره آب جوش ریخته سوخته
[ ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد کمک های اولیه ]

نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه به اذن خداوند میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم
واحد نفوذی پ نه پ


رفتم تو بوتیک گفتم آقا تیشرت دارین؟
یارو گفت پ نه پ نداریم
بهش گفتم خاک بر سره بی ادبت کنن آخه تو کاسبی اصلا میرم یه جا دیگه میخرم
.
.
....
.
.1ماه بعد
.
بوتیکه رو شیشه ش زده بود مغازه با تمام وسایل واگذار میشود...
{ستاد مبارزه با پ نه پ واحد جلوگیری از بیکار شدن}

سر کلاس استاد به دوستم که کنار پنجره بود اشاره کرد و گفت: پنجــره !
دوستم گفت:یعنی ببندمش ؟! همون لحظه گوشی یکی از بچه ها زنگ خورد : پنجـِـره دَن داش گلير
آي بري باخ، بري باخ !.. هیچکیم نگفت پـَـَـ نــه پـَـَـ تا کور شود هر آنکه نتواند دید :دی

ستاد مبارزه با فتنه پـــ نـــ پــــ واحد سانسور وقایع

یارو میره اداره پلیس میگه: آقا من آدم کشتم
پلیسه میگه یعنی قاتلی؟
اونم با اعتماد به نفس میگه بله​
 
متن زیبا برای فرزند پسر - متن زیبا برای فرزند دختر - متن ادبی درباره برادر - کابل شارژر سامسونگ- خرید قاب گوشی- جواب آمیرزا- اسکرین شات سامسونگ - فلش کردن گوشی - اروس دیجیتال - قاب گوشی A54 - قاب گوشی s23 ultra -
بالا