ARIANA
پدر جد تالار !
مدیر بازنشسته
(بسم الله الرحمن الرحیم)
بسیاری از آنها هرگز ازدواج نکردهاند، هرگز سعی نکردهاند کار و حرفهای داشته باشند و یک خانواده را اداره کنند. خیلی از آنها همجنس بازند. اینها چطور میتوانند خواستههای زنان را محقق کنند؟
«دایان پاسنو»، نویسنده و نائب رئیس بنیاد «توجه به خانواده»، در دوران دانشجوی خود به فمینیست بودن افتخار میکرد اما در حال حاضر عقیده او راجع به فمینیسم کاملا با گذشته فرق دارد. او راجع به عقاید فمینیستهای امروزی میگوید: « فمینیستهای امروزی دقیقا مثل همان مردانی هستند که سی یا چهل سال قبل به برتری مردان و مردسالاری معتقد بودند و میگفتند که زنان موجودات تهی مغز و کودنی هستند.»
*حقیقت فمینیسم
او درباره حقیقت فمینسیم کتابی را تحت عنوان «فمینسیم: جاذبه یا اشتباه؟» به رشته تحریر درآورده است. او راجع به فمینیسم مدرن میگوید:« فمینیسم مدرن، دو موضوع عمده را اساس کار خود قرار داده است؛ یکی مسئله سقط جنین و دیگری مسئله ترویج همجنس گرایی میان زنان. آنها این باور را القا میکنند که وجود مردان لزومی ندارد و اساسا هیچ نیازی به وجود مردان احساس نمیشود.»
او در این خصوص میگوید: « جنبش فمینیسم در حال حاضر چیزی فراتر از دعاوی حقوق و امتیازات برابر را مطرح میکند. امروزه این جنبش به حرکتی تبدیل شده که پیروان آن فکر نمیکنند وجود مردان لزومی داشته باشد.»
«پاسنو» در زمان تحصیل در دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس، مانند هر زن دیگری در دانشکده شیفته فمینیسم شده بود. او درباره آن سالها میگوید: «این ایده برای زنان همنسل من بسیار جذاب بود و به ما حس آزادی میداد. در آن سالها ما از فرصتهای شغلی و تحصیلی که امروزه زنان از آنها برخوردارند محروم بودیم و اینکه گروهی از زنان میگفتند که ما هم میتوانیم همه چیز داشته باشیم و به همه جا برسیم، برای ما فوق العاده جالب بود.»
*داستان یک فمینیست دو آتشه
به گفته خود خانم «پاسنو» او به مدت ده سال یکی از هواداران و طرفداران دو آتشه فمینیسم بوده ولی طی دهههای 1960 و 1970 این جریان را مورد بررسی قرار میدهد و زمانی که میفهمد حرف و هدف اصلی فمینسیتها چه بوده، از آنها رویگردان میشود.
او به وجود تناقض فاحشی در ایده و عمل فمینسیتها اشاره میکند و میگوید: «با وجودی که آنها با هیاهوی زیاد شعار میدادند که زنان باید آزاد باشند تا خودشان شیوه زندگی خود را انتخاب کنند ولی در عمل از زنانی که میخواستند خانهدار باشند و از خانواده و فرزندان خود مراقبت کنند انتقاد میکردند و حتی به آنها به چشم زنانی تنبل و تنپرور نگاه میکردند.»
خانم «پاسنو» در ادامه میگوید که بچهها و فرزندان از نگاه فمینسیتها موجودات مزاحمی بودند که مانع از پیشرفت زنان و شکوفایی آنها بودند. در مکتب فمینسیم خانهدار بودن و بزرگ کردن فرزندان صحیح و عاقلانه نبود. او تاکید میکند که جنبش فمینسیم خانواده را در معرض آسیب قرار میدهد که بدترین وجه آن است.
او راجع به سخنگویان این جنبش میگوید: «بسیاری از آنها هرگز ازدواج نکردهاند و تجربه زندگی خانوادگی را ندارند، هرگز سعی نکردهاند کار و حرفهای داشته باشند و یک خانواده را اداره کنند. خیلی از آنها همجنس بازند. اینها چطور میتوانند خواستههای زنان را محقق کنند؟»
به گفته این زن نویسنده، واکنش فمینیستها نسبت به ماجرای رسوایی اخلاقی «بیل کلینتون» و «مونیکا لوویسنکی» در زمان ریاست جمهوری کلینتون بیش از هر چیز او را از این جنبش منزجز کرد و موجب شد که به نگارش کتاب ««فمینسیم: جاذبه یا یک اشتباه؟» دست بزند.
او عکس العمل فمینیستها در قبال آن ماجرا را «شرمآور» میداند و راجع به اظهارات «بتی فریدان»، بنیانگذار جنبش فمینیسم مدرن آمریکا راجع به رسوایی اخلاقی کاخ سفید در سال 1988 میگوید: «فریدان و فمینیستهای دنباله روی او از رئیس جمهور دفاع کردند و با اعلام جرم او مخالفت کردند. گفتههای آنها واقعا شیطانی و شرمآور بود.»
خانم «پاسنو» راجع به تعریف «موفقیت» در فرهنگ فمینسیتها میگوید: «موفقیت در نظر آنها یعنی اینکه حتما بیرون از خانه کار کنی و پلههای پیشرفت در کسب و کار را یکی یکی بالا بروی، هیچ نیازی به وجود مردان نیست و بچهها موجودات مزاحمی هستند و زنان حق دارند که سقط جنین کنند.» او از تاکید و اصرار فمینیستها بر آزادی سقط جنین برای زنان به عنوان «سیاهترین رازِ» این جنبش نام مبرد و میگوید که این کار موجب آسیب دیدن زنان میشود.
بسیاری از آنها هرگز ازدواج نکردهاند، هرگز سعی نکردهاند کار و حرفهای داشته باشند و یک خانواده را اداره کنند. خیلی از آنها همجنس بازند. اینها چطور میتوانند خواستههای زنان را محقق کنند؟
«دایان پاسنو»، نویسنده و نائب رئیس بنیاد «توجه به خانواده»، در دوران دانشجوی خود به فمینیست بودن افتخار میکرد اما در حال حاضر عقیده او راجع به فمینیسم کاملا با گذشته فرق دارد. او راجع به عقاید فمینیستهای امروزی میگوید: « فمینیستهای امروزی دقیقا مثل همان مردانی هستند که سی یا چهل سال قبل به برتری مردان و مردسالاری معتقد بودند و میگفتند که زنان موجودات تهی مغز و کودنی هستند.»
*حقیقت فمینیسم
او درباره حقیقت فمینسیم کتابی را تحت عنوان «فمینسیم: جاذبه یا اشتباه؟» به رشته تحریر درآورده است. او راجع به فمینیسم مدرن میگوید:« فمینیسم مدرن، دو موضوع عمده را اساس کار خود قرار داده است؛ یکی مسئله سقط جنین و دیگری مسئله ترویج همجنس گرایی میان زنان. آنها این باور را القا میکنند که وجود مردان لزومی ندارد و اساسا هیچ نیازی به وجود مردان احساس نمیشود.»
او در این خصوص میگوید: « جنبش فمینیسم در حال حاضر چیزی فراتر از دعاوی حقوق و امتیازات برابر را مطرح میکند. امروزه این جنبش به حرکتی تبدیل شده که پیروان آن فکر نمیکنند وجود مردان لزومی داشته باشد.»
«پاسنو» در زمان تحصیل در دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس، مانند هر زن دیگری در دانشکده شیفته فمینیسم شده بود. او درباره آن سالها میگوید: «این ایده برای زنان همنسل من بسیار جذاب بود و به ما حس آزادی میداد. در آن سالها ما از فرصتهای شغلی و تحصیلی که امروزه زنان از آنها برخوردارند محروم بودیم و اینکه گروهی از زنان میگفتند که ما هم میتوانیم همه چیز داشته باشیم و به همه جا برسیم، برای ما فوق العاده جالب بود.»
*داستان یک فمینیست دو آتشه
به گفته خود خانم «پاسنو» او به مدت ده سال یکی از هواداران و طرفداران دو آتشه فمینیسم بوده ولی طی دهههای 1960 و 1970 این جریان را مورد بررسی قرار میدهد و زمانی که میفهمد حرف و هدف اصلی فمینسیتها چه بوده، از آنها رویگردان میشود.
او به وجود تناقض فاحشی در ایده و عمل فمینسیتها اشاره میکند و میگوید: «با وجودی که آنها با هیاهوی زیاد شعار میدادند که زنان باید آزاد باشند تا خودشان شیوه زندگی خود را انتخاب کنند ولی در عمل از زنانی که میخواستند خانهدار باشند و از خانواده و فرزندان خود مراقبت کنند انتقاد میکردند و حتی به آنها به چشم زنانی تنبل و تنپرور نگاه میکردند.»
خانم «پاسنو» در ادامه میگوید که بچهها و فرزندان از نگاه فمینسیتها موجودات مزاحمی بودند که مانع از پیشرفت زنان و شکوفایی آنها بودند. در مکتب فمینسیم خانهدار بودن و بزرگ کردن فرزندان صحیح و عاقلانه نبود. او تاکید میکند که جنبش فمینسیم خانواده را در معرض آسیب قرار میدهد که بدترین وجه آن است.
او راجع به سخنگویان این جنبش میگوید: «بسیاری از آنها هرگز ازدواج نکردهاند و تجربه زندگی خانوادگی را ندارند، هرگز سعی نکردهاند کار و حرفهای داشته باشند و یک خانواده را اداره کنند. خیلی از آنها همجنس بازند. اینها چطور میتوانند خواستههای زنان را محقق کنند؟»
به گفته این زن نویسنده، واکنش فمینیستها نسبت به ماجرای رسوایی اخلاقی «بیل کلینتون» و «مونیکا لوویسنکی» در زمان ریاست جمهوری کلینتون بیش از هر چیز او را از این جنبش منزجز کرد و موجب شد که به نگارش کتاب ««فمینسیم: جاذبه یا یک اشتباه؟» دست بزند.
او عکس العمل فمینیستها در قبال آن ماجرا را «شرمآور» میداند و راجع به اظهارات «بتی فریدان»، بنیانگذار جنبش فمینیسم مدرن آمریکا راجع به رسوایی اخلاقی کاخ سفید در سال 1988 میگوید: «فریدان و فمینیستهای دنباله روی او از رئیس جمهور دفاع کردند و با اعلام جرم او مخالفت کردند. گفتههای آنها واقعا شیطانی و شرمآور بود.»
خانم «پاسنو» راجع به تعریف «موفقیت» در فرهنگ فمینسیتها میگوید: «موفقیت در نظر آنها یعنی اینکه حتما بیرون از خانه کار کنی و پلههای پیشرفت در کسب و کار را یکی یکی بالا بروی، هیچ نیازی به وجود مردان نیست و بچهها موجودات مزاحمی هستند و زنان حق دارند که سقط جنین کنند.» او از تاکید و اصرار فمینیستها بر آزادی سقط جنین برای زنان به عنوان «سیاهترین رازِ» این جنبش نام مبرد و میگوید که این کار موجب آسیب دیدن زنان میشود.
- منبع: فارس