MMDREZA
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
مدیر بازنشسته
آیا آنابل واقعی است
عروسک آنابل واقعی عروسک انابلا ایا انابل واقعیت دارد,ماجرای عروسک آنابل,موزه ی آنابل در کجاست,تاریخچه آنابل,داستان آنابلا,تاریخچه انا, عکس آنابل در آمریکا,همه چیز درباره عروسک جن زده انابل
سال 1970، «ماریا کارلوس» به یک مغازه عروسکفروشی رفت، او یک عروسک «راجدی آن» که یک شخصیت معروف کارتونی بود را برای دخترش لوسی که در کالج درس میخواند خرید. لوسی که از این عروسک بسیار خوشش میآمد، آن را با خودش به آپارتمانش برد اما طولی نکشید که او و هماتاقیاش ادعاهای عجیب و غریب و باورنکردنیای را بیان کردند.
آنها گفتند که بعد از ورود عروسک با اتفاقاتی وحشتناک روبهرو شدهاند. به گفته آنها، عروسک به خودی خود حرکت میکرد و گاهی اوقات در اتاق دیگری آن را پیدا میکردند در حالیکه هیچکس عروسک را از جایش تکان نداده بود. لوسی و دوستش همچنین مدعی بودند که بارها کاغذپارههایی را در گوشه و کنار خانه پیدا کردهاند که روی آن با دست خط کودکانه، خط خطی شده بود و حتی یک بار آنها عروسک را دیدهاند که روی پاهای پارچهایاش ایستاده است.
دخترها که از این همه اتفاق عجیب و غریب بسیار ترسیده بودند، یک احضارکننده روح را خبر کردند. احضارکننده روح به دو دختر جوان گفت که عروسک متعلق به دختربچهای بوده که در یک آپارتمان مرده است، به گفته احضارکننده روح، نام دختر آنابلا بود و او دلش میخواست با لوسی و هماتاقیاش بماند و به این ترتیب آنها با توجه به گفتههای احضارکننده روح، به ناچار پیشنهاد آنابلا را قبول کردند و او را نزد خودشان نگه داشتند، اما به گفته آنها از آن به بعد، اتفاقات عجیب و غریب در آپارتمان بیشتر شد.
این دو دختر بعدها ادعا کردند که عروسک در یک شب هنگام برگزاری یک میهمانی به یکی از مهمانهای آنها حمله کرده و به سروصورت او چنگ انداخته است. بعد از وقوع این اتفاق، لوسی تصمیم گرفت با دو کارآگاه ارواح مشهور آن زمان یعنی «اد و لورن وارن» تماس بگیرد.
این دو کارآگاه بعد از مدتی تحقیق ادعا کردند که عروسک توسط روح یک کودک تسخیر نشده، بلکه یک روح خبیث آن را تسخیر کرده و برای اینکه به دخترها نزدیک شود نامش را به دروغ آنابلا گفته و خودش را یک کودک معرفی کرده است. دخترها که از ادعاهای کارآگاهان وحشت کرده بودند، عروسک را به وارن دادند و او هم آن را در یک جعبه شیشهای گذاشت و آن را به موزه فرهنگ «کانکتیکت» سپرد، وقتی عروسک در موزه به نمایش درآمد، پایین آن علامت «اخطار: در جعبه را باز نکنید» گذاشتند تا هرگز عروسک روحزده به دست شخص دیگری نیفتد
عروسک آنابل واقعی عروسک انابلا ایا انابل واقعیت دارد,ماجرای عروسک آنابل,موزه ی آنابل در کجاست,تاریخچه آنابل,داستان آنابلا,تاریخچه انا, عکس آنابل در آمریکا,همه چیز درباره عروسک جن زده انابل
سال 1970، «ماریا کارلوس» به یک مغازه عروسکفروشی رفت، او یک عروسک «راجدی آن» که یک شخصیت معروف کارتونی بود را برای دخترش لوسی که در کالج درس میخواند خرید. لوسی که از این عروسک بسیار خوشش میآمد، آن را با خودش به آپارتمانش برد اما طولی نکشید که او و هماتاقیاش ادعاهای عجیب و غریب و باورنکردنیای را بیان کردند.
آنها گفتند که بعد از ورود عروسک با اتفاقاتی وحشتناک روبهرو شدهاند. به گفته آنها، عروسک به خودی خود حرکت میکرد و گاهی اوقات در اتاق دیگری آن را پیدا میکردند در حالیکه هیچکس عروسک را از جایش تکان نداده بود. لوسی و دوستش همچنین مدعی بودند که بارها کاغذپارههایی را در گوشه و کنار خانه پیدا کردهاند که روی آن با دست خط کودکانه، خط خطی شده بود و حتی یک بار آنها عروسک را دیدهاند که روی پاهای پارچهایاش ایستاده است.
دخترها که از این همه اتفاق عجیب و غریب بسیار ترسیده بودند، یک احضارکننده روح را خبر کردند. احضارکننده روح به دو دختر جوان گفت که عروسک متعلق به دختربچهای بوده که در یک آپارتمان مرده است، به گفته احضارکننده روح، نام دختر آنابلا بود و او دلش میخواست با لوسی و هماتاقیاش بماند و به این ترتیب آنها با توجه به گفتههای احضارکننده روح، به ناچار پیشنهاد آنابلا را قبول کردند و او را نزد خودشان نگه داشتند، اما به گفته آنها از آن به بعد، اتفاقات عجیب و غریب در آپارتمان بیشتر شد.
این دو دختر بعدها ادعا کردند که عروسک در یک شب هنگام برگزاری یک میهمانی به یکی از مهمانهای آنها حمله کرده و به سروصورت او چنگ انداخته است. بعد از وقوع این اتفاق، لوسی تصمیم گرفت با دو کارآگاه ارواح مشهور آن زمان یعنی «اد و لورن وارن» تماس بگیرد.
این دو کارآگاه بعد از مدتی تحقیق ادعا کردند که عروسک توسط روح یک کودک تسخیر نشده، بلکه یک روح خبیث آن را تسخیر کرده و برای اینکه به دخترها نزدیک شود نامش را به دروغ آنابلا گفته و خودش را یک کودک معرفی کرده است. دخترها که از ادعاهای کارآگاهان وحشت کرده بودند، عروسک را به وارن دادند و او هم آن را در یک جعبه شیشهای گذاشت و آن را به موزه فرهنگ «کانکتیکت» سپرد، وقتی عروسک در موزه به نمایش درآمد، پایین آن علامت «اخطار: در جعبه را باز نکنید» گذاشتند تا هرگز عروسک روحزده به دست شخص دیگری نیفتد
آخرین ویرایش توسط مدیر: