پاسخ : GaLaxY
آژیرها به صدا در آمدن ودر سفینه هایی که تردد کمی درون آنها بود و جز صدای تجهیزات و قدم خدمه چیزی به گوش نمیرسید اکنون بلوای به پا شده هرکس به سویی میدود و کاری میکند. وایپرها سوخت گیری میکنند خدمه پدافند به پشت ابزارالات دفاعی میروند مکانیک ها وایپر هارا مسلح میکنند و اخرین چک را انجام میدهند. سپرهای محافظ خاموش میگردند توپ ها مسلح میشوند و دریچه خروجی ایرپورت سفینه گشوده میشوند و وایپر ها گروه گروه از سفینه ها خارج میشوند.
اینک فرمانده دستور میدهد که جنگنده ها سفینه هارا پوشش دهند تا ترنسپورتر ها لاشه هارا بر روی سیاره هدف بریزند و سفینه هایی که یدک کشیده اند را روی سیاره رها کنند و باز گردند.
در مراحل انجام عملیات وایپر ها ربات هارا از محدوده به دور نگاه میدارند و با اخلالگر مانع از درگیری های جدی میشوند.پس از انجام فعالیتی که رباتها را نیز ماننده سربازان در بهت و هیرت برده دستور عقب نشینی سادر میشود و سفین سالم به مدار وآشایانه بر میگردند فرمانده به آتشبارها دستور میدهد سطح سیاره را بی هدف مورد آماج حمله قرار دهند پس از ساعتی آتشباری بی هدف و بی برنامه فرمانده دستور میدهد حفاظ ها بسته و آماده جهش به مختصات جدید شوند و سپس تکه ای کاغذ از جیب بیرون می آورد و به یگان مهندسی میدهد تا روازه ای بین منطقه کنونی و مختصات جدید بگشایند.
درگاه باز میگردد و تمام سفینه ها به انجا میروند.بله سربازان در نهایت حیرت شاهدند که یگان های غایب در حال آماده باش کامل در آنسوی درگاه منتظرند و تعداد آنان بسیار بیشتر از بزرگترین تخمینی است که زده میشود تعداد آنها قابل شمارش نیست.
یکی از فرمانده به خود اجازه میدهد و در نهایت حیرت اولین سوال تاریخ را از فیلدمارشال گودریان میپرسد.
فیلد مارشال پاسخ میدهد:در منظومه قبلی در حین تسخیر آیتم ها و منابع به تکنولوژی و فن آوری اقوامی کهنی که رباتها را ساخته اند دست پیدا کرده اند و پس از اصلاح از آن ارتش ژرمانیا اس اس را هزاران برابر بزرگتر و مخربتر کرده اند.
ساعت ها میگذرد و گوی دوباره گرد مرگ بر جنگاوران پاشیده شده کسی سخن نمیگویید پس از 8 ساعت انتظار تنها این فیلدمارشال است که هنوز سرپا ایستاده و اثار خستگی و کسالت در او دیده نمیشود.
سیستم هلوگرام فعال میشود و پیامی به کد ویژه ای که هم شبیه به کد انیگماست هم شبیه پیام های رمز نگاری شده رباتها نمایش داده میشود که لبخندی جاه طلبانه که هاکی از موفقیتی است که فیلد مارشال انتظارش را میکشده است.
دستور باز شدن در گاها داده میشود اینبار این سیاره شکن ها و توپخانه لیزری سنگین به موقعیت های تعییند شده خود میروند و مابقی نیز همراه مام ناو در دور ترین مدار ممکن مستقر میشوند. فرمانده در پیامی که در تمام ارتش پخش میشود میگوید: سنگی در دریای آرام زندگیمان انداخته شد و آرامش مارا برهم زد و شما موج هارا به راه انداخت.
ای امواج سربه فلک کشیده دریای دیکتاتوری آسایش ما در آسایش کل دریاست آسایش ما در نابودی سنگ انداز است آسایش ما در مرگ ماست امروز روز افتخار است روزی است که دوباره در کنار یکدیگر و در پیشگاه پروردگار شانه به شانه برای رویاهای فرزندانما خواهیم جنیگید.
امروز باید خائنین و روباتها را یکجا درهم بکوبیم
به دشمنان بنگرید مشتی انسان و ربات بزدل و پوک مغز هستند پس بر انان بتازید و عالم را از نوس وجودشان پاک گردانید.
حمله
با این دستور سیاره شکنان سیارک هایی رو که از مدار خاج کرده بودند را به سمت سیاره روانه کردند و در همراحی انان تمام آتشبار ها و توپخانه ها مداوم آتش بر سر سیاره میریختند و جهنم را به پا ساختند در سطح سیاره در این زمان فرمانده به سمت وایپرش رفت و سوارش شد سوار تک وایپر سیاه میدان.
نبرد سختی در میان بود و این دشمان گالاکسی بودند که همانند برگ های خزان دسته دسته و هنگ به هنگ بر زمین می افتادند و منهدم میشدند. از دور هارمونیکی بی صدا قابل مشاهده بود اما سمفونیی که در سطح سیاره برقرار بود بسیار باشکوه تر بود جنگ وارد مرحله نفوذ به نگهدارنده شده بود و فیلد مارشال از وایپر پیاده و به جلوی صف سربازان رفت در حالی که سلاح خود موسوم به درهم شکننده دشمنان را در دست داشت و سفینه ها پشت سر او یک به یک در سطح سیاره فرود می آمدند. با شلیک اختراتیک ذره ای ورودی نگاه دارنده باز شد و سیل سربازان و دارک *** ها در هم رف و جنگی سنگین بود اما جنگاوران همراه جنگ سالار بزرگ به خوبی با جنگیدن آشنا بودند و همگی بهترین های موجود در تمام عالم بودند. پس از چند ساعت درگیری دارک ها درهمشکستن و سربازان فرمانده به کمک یاران زخمی شتافتند و با سفاین به مدار برگشتند و آماده باز گشت میشدند در حالی که جنگ سالار بزرگ همراه 12 نفر گارد محافظش وارد نگهدارنه شدند و آخرین آیتم را در محفظه جابجایی قرار دادند و به مدار باز گشتند تا به سوی پایتخت برلین بروند و مهندسین درگاه را برای نبرد نهایی برپا کنند.
آژیرها به صدا در آمدن ودر سفینه هایی که تردد کمی درون آنها بود و جز صدای تجهیزات و قدم خدمه چیزی به گوش نمیرسید اکنون بلوای به پا شده هرکس به سویی میدود و کاری میکند. وایپرها سوخت گیری میکنند خدمه پدافند به پشت ابزارالات دفاعی میروند مکانیک ها وایپر هارا مسلح میکنند و اخرین چک را انجام میدهند. سپرهای محافظ خاموش میگردند توپ ها مسلح میشوند و دریچه خروجی ایرپورت سفینه گشوده میشوند و وایپر ها گروه گروه از سفینه ها خارج میشوند.
اینک فرمانده دستور میدهد که جنگنده ها سفینه هارا پوشش دهند تا ترنسپورتر ها لاشه هارا بر روی سیاره هدف بریزند و سفینه هایی که یدک کشیده اند را روی سیاره رها کنند و باز گردند.
در مراحل انجام عملیات وایپر ها ربات هارا از محدوده به دور نگاه میدارند و با اخلالگر مانع از درگیری های جدی میشوند.پس از انجام فعالیتی که رباتها را نیز ماننده سربازان در بهت و هیرت برده دستور عقب نشینی سادر میشود و سفین سالم به مدار وآشایانه بر میگردند فرمانده به آتشبارها دستور میدهد سطح سیاره را بی هدف مورد آماج حمله قرار دهند پس از ساعتی آتشباری بی هدف و بی برنامه فرمانده دستور میدهد حفاظ ها بسته و آماده جهش به مختصات جدید شوند و سپس تکه ای کاغذ از جیب بیرون می آورد و به یگان مهندسی میدهد تا روازه ای بین منطقه کنونی و مختصات جدید بگشایند.
درگاه باز میگردد و تمام سفینه ها به انجا میروند.بله سربازان در نهایت حیرت شاهدند که یگان های غایب در حال آماده باش کامل در آنسوی درگاه منتظرند و تعداد آنان بسیار بیشتر از بزرگترین تخمینی است که زده میشود تعداد آنها قابل شمارش نیست.
یکی از فرمانده به خود اجازه میدهد و در نهایت حیرت اولین سوال تاریخ را از فیلدمارشال گودریان میپرسد.
فیلد مارشال پاسخ میدهد:در منظومه قبلی در حین تسخیر آیتم ها و منابع به تکنولوژی و فن آوری اقوامی کهنی که رباتها را ساخته اند دست پیدا کرده اند و پس از اصلاح از آن ارتش ژرمانیا اس اس را هزاران برابر بزرگتر و مخربتر کرده اند.
ساعت ها میگذرد و گوی دوباره گرد مرگ بر جنگاوران پاشیده شده کسی سخن نمیگویید پس از 8 ساعت انتظار تنها این فیلدمارشال است که هنوز سرپا ایستاده و اثار خستگی و کسالت در او دیده نمیشود.
سیستم هلوگرام فعال میشود و پیامی به کد ویژه ای که هم شبیه به کد انیگماست هم شبیه پیام های رمز نگاری شده رباتها نمایش داده میشود که لبخندی جاه طلبانه که هاکی از موفقیتی است که فیلد مارشال انتظارش را میکشده است.
دستور باز شدن در گاها داده میشود اینبار این سیاره شکن ها و توپخانه لیزری سنگین به موقعیت های تعییند شده خود میروند و مابقی نیز همراه مام ناو در دور ترین مدار ممکن مستقر میشوند. فرمانده در پیامی که در تمام ارتش پخش میشود میگوید: سنگی در دریای آرام زندگیمان انداخته شد و آرامش مارا برهم زد و شما موج هارا به راه انداخت.
ای امواج سربه فلک کشیده دریای دیکتاتوری آسایش ما در آسایش کل دریاست آسایش ما در نابودی سنگ انداز است آسایش ما در مرگ ماست امروز روز افتخار است روزی است که دوباره در کنار یکدیگر و در پیشگاه پروردگار شانه به شانه برای رویاهای فرزندانما خواهیم جنیگید.
امروز باید خائنین و روباتها را یکجا درهم بکوبیم
به دشمنان بنگرید مشتی انسان و ربات بزدل و پوک مغز هستند پس بر انان بتازید و عالم را از نوس وجودشان پاک گردانید.
حمله
با این دستور سیاره شکنان سیارک هایی رو که از مدار خاج کرده بودند را به سمت سیاره روانه کردند و در همراحی انان تمام آتشبار ها و توپخانه ها مداوم آتش بر سر سیاره میریختند و جهنم را به پا ساختند در سطح سیاره در این زمان فرمانده به سمت وایپرش رفت و سوارش شد سوار تک وایپر سیاه میدان.
نبرد سختی در میان بود و این دشمان گالاکسی بودند که همانند برگ های خزان دسته دسته و هنگ به هنگ بر زمین می افتادند و منهدم میشدند. از دور هارمونیکی بی صدا قابل مشاهده بود اما سمفونیی که در سطح سیاره برقرار بود بسیار باشکوه تر بود جنگ وارد مرحله نفوذ به نگهدارنده شده بود و فیلد مارشال از وایپر پیاده و به جلوی صف سربازان رفت در حالی که سلاح خود موسوم به درهم شکننده دشمنان را در دست داشت و سفینه ها پشت سر او یک به یک در سطح سیاره فرود می آمدند. با شلیک اختراتیک ذره ای ورودی نگاه دارنده باز شد و سیل سربازان و دارک *** ها در هم رف و جنگی سنگین بود اما جنگاوران همراه جنگ سالار بزرگ به خوبی با جنگیدن آشنا بودند و همگی بهترین های موجود در تمام عالم بودند. پس از چند ساعت درگیری دارک ها درهمشکستن و سربازان فرمانده به کمک یاران زخمی شتافتند و با سفاین به مدار برگشتند و آماده باز گشت میشدند در حالی که جنگ سالار بزرگ همراه 12 نفر گارد محافظش وارد نگهدارنه شدند و آخرین آیتم را در محفظه جابجایی قرار دادند و به مدار باز گشتند تا به سوی پایتخت برلین بروند و مهندسین درگاه را برای نبرد نهایی برپا کنند.