جوک های کوتاه و خواندنی

[P@rtiz@n]

من به این نتیجه رسیدم ک همه روانیین...!
ولی اونايی که تو تیمارستانن؛ لو رفتن...!!

 

[P@rtiz@n]

با داداشم دعوام شده بود بابام اومد بهم گفت بیخیال برو باهاش آشتی کن
منم بهش گفتم لازم نکرده گور باباش!
.
.
.
.
.
هیچی دیگه دکترا میگن با یه پلاتین و 1سال صبر کردن احتمال اینکه دستم حرکت کنه هست..

 

[P@rtiz@n]

اگر یخچالا اهل تلافی بودن، وقتی خواب بودیم هرنیم‌ساعت میومدن بیدارمون میکردن میپرسیدن: جدید چه خبر؟
خوشبختانه اون بزرگواران از اهالی گذشت هستن

 

[P@rtiz@n]

دیروز به دختر خاله 4 سالم گفتم :
پریا جون به نظر تو توی زندگی قیافه مهمتره یا پول یا عشق ؟.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
برگشت گفت :
واسه تو که هیچ کدوم رو نداری چه فرقی می کنه!!!!!!!
.
.
الان دارم کتاب "مقابله با افسردگی حاد " اثر ماری کریستین رو می خونم تحت درمانم!!

 

[Night Spirit]

لالایی چیست؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هشدار پلیس عربستان به كسانی که در اتوبان لایی میکشند!
ای یکیو دیگه عمرا شنیده باشین

 

[Night Spirit]

خارجکی کیست؟

































به دختری که با جکی جان نسبت خواهری دارد میگویند
عمرا اگه شنیده بودید

 

[AvisaMA]

متن نامه اعتراض کفاشیان به AFC منتشر شد :
رئیس محترم AFC سلام

با تشکر

 

[AvisaMA]

همکارم تعریف میکنه
میگه توی مترو یه پیرزنه رو دیدم میگفت من ۵ تا بچه داشتم !
دو تاشون اسیر شدن و سه تاشونم مفقود الاثر
همکارم میگفت همه ی خانوما تحت تاثیر قرار گرفته بودیم که چه شیرزنه صبوریه !
بعد پیرزنه ادامه میده که
دو تا دختر داشتم که ازدواج کردن اسیر شدن
سه تام پسر داشتم که ازدواج کردن شدن مفقودالاثر

 

[AvisaMA]

روزی شخصی نزد بزرگی رفت
و گفت سوالی دارم که نمیتوانم جلوی جمع بگویم
بزرگ حاضران را بیرون کرد و شخص سوالش را پرسید
ولی چون همه رفته بودند بیرون
کسی نمیدونه چه سوالی کرد و چه جوابی شنید !
شرمندتون شدم ببخشید :021:

 

[AvisaMA]

تصمیم گرفتم این سری که واسم خواستگار بیاد بهشون بگم:شما اومدید منو بگیرین؟
اونا هم بگن:بله!
.
.
.
.
.
.
.
.
بعد من می دوئم داد میزنم :اگه می تونید منو بگیرید…اگه می تونید منو بگیرید…
بازی میکنیم کلی هم دور هم خوش می گذره !!!!
خل هم خودتی !!!!