داستان ادامه دار

[Sorena]

پاسخ : داستان ادامه دار

در همین حال و هوا بودم که یه صدای مهیب شنیدم
انگار بیرون آتشفشانی فوران کرده بود
زمین به شدت میلرزید...

 

[killer666]

پاسخ : داستان ادامه دار

به خود میلرزیدم زمین دهان باز کرد و منو بلعید
به قلب

 

[lighting]

پاسخ : داستان ادامه دار

من در حال سقوط به دنیای مردگان بودم
جایی که هیچ راه برگشتی نداشت
تک تک خاطرات خوب و بد زندگی از جلو چشمام به سرعت عبور می کرد و من به سیاهی مطلق فرو می کردم که حس کردم ...

 

[Sorena]

پاسخ : داستان ادامه دار

حس کردم افتادم توی یه استخر آب یخ
چشمامو باز کردم دیدم که ...

 

[killer666]

پاسخ : داستان ادامه دار

اه اه
یعنی همش رو داشتم خواب میدیدم
اینا که بچه های خودمون اب ریختن رو
همه اینا خواب بود
قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید
(خودتون رو اماده کنید برای اون یکی داستان )

 

[Sorena]

پاسخ : داستان ادامه دار

ای بابا
تازه داشتیم پست میدادیما

 

[killer666]

پاسخ : داستان ادامه دار

خب میخای عوض کنم پست رو

 

[Sorena]

پاسخ : داستان ادامه دار

نه دیگه

 

[lighting]

پاسخ : داستان ادامه دار

 

[Germanitor]

پاسخ : داستان ادامه دار

بلند شدم و یه نگاه به بچه ها وسپس یورش بردن به سمتشون با خنده
شروع کردیم به نبرد بالشتی چه لحظات شادی هستن این لحظات(داشتان رو شادش کنید)